ابن جشم بن خزرج بن حارثه بن ثعلبه بن عمرو بن عامر بن رافع بن ملک بن عجلان بن عمرو بن عامر بن رزیق. وی جد قبیله ای از انصار بود. رجوع به انساب سمعانی ورق 409 ب و رجوع به غضبی شود ابن کعب بن حارث بن بهیه بن سلیم. وی جد قبیلۀ سلیم بود. رجوع به انساب سمعانی ورق 409ب رجوع به غضبی شود
ابن جشم بن خزرج بن حارثه بن ثعلبه بن عمرو بن عامر بن رافع بن ملک بن عجلان بن عمرو بن عامر بن رزیق. وی جد قبیله ای از انصار بود. رجوع به انساب سمعانی ورق 409 ب و رجوع به غَضبی شود ابن کعب بن حارث بن بهیه بن سلیم. وی جد قبیلۀ سلیم بود. رجوع به انساب سمعانی ورق 409ب رجوع به غَضبی شود
مؤنث غضبان. (منتهی الارب) : امراءه غضبی، زنی خشمگین. (مهذب الاسماء). به خشم آمده. غضبناک، گلۀ صدشتر، و آن (غضبی) معرفه است و ’ال’ و تنوین بدان داخل نمیشوند، گفته اند که آن مصحف غضیا است. (از منتهی الارب) (اقرب الموارد) جمع واژۀ غضبان. (منتهی الارب) (اقرب الموارد)
مؤنث غضبان. (منتهی الارب) : امراءه غضبی، زنی خشمگین. (مهذب الاسماء). به خشم آمده. غضبناک، گلۀ صدشتر، و آن (غضبی) معرفه است و ’اَل’ و تنوین بدان داخل نمیشوند، گفته اند که آن مصحف غضیا است. (از منتهی الارب) (اقرب الموارد) جَمعِ واژۀ غضبان. (منتهی الارب) (اقرب الموارد)
دهی از دهستان بالاولایت بخش حومه شهرستان تربت حیدریه است که در 20هزارگزی شمال خاوری تربت حیدریه و10هزارگزی خاوری شوسۀ عمومی تربت به مشهد قرار دارد. در دامنۀ کوه واقع و هوای آن معتدل است. سکنۀآن 183تن شیعۀ فارسی زبانند. آب آن از قنات تأمین میشود، و محصولات آن غلات، بنشن، انواع میوه ها و تریاک است و شغل اهالی زراعت، گله داری و کرباس بافی میباشد. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
دهی از دهستان بالاولایت بخش حومه شهرستان تربت حیدریه است که در 20هزارگزی شمال خاوری تربت حیدریه و10هزارگزی خاوری شوسۀ عمومی تربت به مشهد قرار دارد. در دامنۀ کوه واقع و هوای آن معتدل است. سکنۀآن 183تن شیعۀ فارسی زبانند. آب آن از قنات تأمین میشود، و محصولات آن غلات، بنشن، انواع میوه ها و تریاک است و شغل اهالی زراعت، گله داری و کرباس بافی میباشد. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
خشمیک، جمع غضبان، خشمناکان مونث غضبی. یا قوه (قوت) غضبی. یکی از قوای باعثه. اگر شوق برای دفع امر مکروه و ناپسندی باشد آنرا قوه غضبیه نامند شهویه و آن قوه دفع منافر است
خشمیک، جمع غضبان، خشمناکان مونث غضبی. یا قوه (قوت) غضبی. یکی از قوای باعثه. اگر شوق برای دفع امر مکروه و ناپسندی باشد آنرا قوه غضبیه نامند شهویه و آن قوه دفع منافر است