- غجمه
- هر دانه میوه انگور که به خوشه متصل است یک عدد از میوه انگور که به خوشه متصل است یک حبه انگور غژمه حبه گله غجمه
معنی غجمه - جستجوی لغت در جدول جو
- غجمه ((غُ))
- یک حبه از میوه انگور که به خوشه وصل است، غژمه، حبه، گله، غژم
![تصویری از غجمه](https://jadvaljoo.ir/WordCard/mon/0/0/2/2/4/mon-0022448.jpg)
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
کویک خرمابن که از هسته خرما روید، هسته، شتر سنگ مهسنگ کند زبانی، پرخید گی (ابهام) لکنت زبان کند زبانی، عدم فصاحت، ابهام. یک هسته خرما، یک تکسک انگور، خرما بن که از هسته روید جمع عجمات
هر دانه میوه انگور که به خوشه متصل است یک عدد از میوه انگور که به خوشه متصل است یک حبه انگور غژمه حبه گله غجمه
تیز ورنی، جمع غلام، بردگان برنایان تیز ورن زن تیز شهوت شدن (زن و مرد)، تیزی شهوت و جماع
گیاه بی ساغ، یک ستاره (در فرهنگ معین این واژه نیز چون نجم با گز مازک برابر آمده) ستاره اخترنجم، گزمازج طرفا
![تصویری از عجمه](https://jadvaljoo.ir/WordCard/mon/0/0/2/1/7/mon-0021728.jpg)
![تصویری از غژمه](https://jadvaljoo.ir/WordCard/mon/0/0/2/2/6/mon-0022630.jpg)
![تصویری از نجمه](https://jadvaljoo.ir/WordCard/amd/0/0/4/3/0/amd-0043099.jpg)
ستاره، هر یک از نقطه های درخشان که شب در آسمان دیده می شود، کوکب، ستار، اختر، تارا، جرم، نیّر، کوکبه، استاره، نجم