جدول جو
جدول جو

معنی غابط - جستجوی لغت در جدول جو

غابط
غبطه برنده، رشک برنده، آرزومند به حال کسی بی آنکه زوال نعمت او را بخواهد
تصویری از غابط
تصویر غابط
فرهنگ فارسی عمید
غابط
آرزومند، رشک برنده
تصویری از غابط
تصویر غابط
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از رابط
تصویر رابط
میانجی، وابسته
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از رابط
تصویر رابط
ربط دهنده، واسطه میان دو نفر یا دو چیز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خابط
تصویر خابط
کسی که بیراهه می رود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تابط
تصویر تابط
چپندر پوشی، زیر بغل گرفتن، پناه دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غالط
تصویر غالط
اشتباه کننده، خطاکار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غابر
تصویر غابر
رونده، گذرنده، گذشته، باقی، باقی مانده، در علم نجوم ستاره ای که از تربیع گذشته و به تثلیث نرسیده باشد یا از تسدیس تجاوز کرده و به تربیع نرسیده باشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غابه
تصویر غابه
بیشه، نیستان، نیزار، گروه مردم، نیزۀ دراز
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رابط
تصویر رابط
واسطه میان دو تن یا دو چیز، ربط دهنده، پیوند دهنده، آنچه دو یا چند کلمه یا جمله را به هم پیوند می دهد، راهب، زاهد و حکیم از دنیا بریده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غایط
تصویر غایط
سرگین، پلیدی انسان، زمین پست، مغاک، موضع قضای حاجت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ضابط
تصویر ضابط
حفظ کننده، نگه دارنده، حاکم، قائد، قوی، نیرومند، باهوش
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غابن
تصویر غابن
خدعه کننده در خرید و فروش، مغبون کننده، کسی که در کار سستی کند، سست کار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ضابط
تصویر ضابط
فراهم آورنده، نگاهدارنده چیزی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عابط
تصویر عابط
دروغگوی
فرهنگ لغت هوشیار
پارسی تازی گشته به روش قلب باغ (صادق کیا)، نیزار نپستان، نیزه دراز زمین پست و هموار، گروه مردمان، نیزه دراز، بیشه درختان انبوه و درهم پیچیده، جمع غاب غابات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غابن
تصویر غابن
سستکار
فرهنگ لغت هوشیار
فریبکار، ستمگر غابش در پارسی نیز هست و برابر است با عنب الدب تازی ازگیل، درختچه ایست از تیره خلنگها که دارای ساقه خزنده نیز می باشد این گیاه بطور وحشی در کوهستانهای ژورا و آلپ و پیرنه در ایتالیا و اسپانیا و فرانسه به فراوانی می روید. ساقه هایش استوانه یی شکل مایل به قرمز و کم و بیش خوابیده است. برگهایش متناوب و دارای دمبرگ کوتاه و پهنک برگها بیضوی و نامنظم و ضخیم و چرمی شکل است. گلهایش سفید یا کمی مایل به قرمز و به صورت دسته های 3 تا 12 تایی است. تعداد گلبرگها و کاسبرگها مساوی و هر یک 5 عددند. تعداد پرچمهایش 10 و میوه اش سته است و رنگ میوه قرمز و شکلش کروی است. برگ این گیاه علاوه بر تانن و صمغ و املاح دارای ماده ای به نام اورسون نیز می باشد و به علاوه دارای مقداری آربوتین و اریکولین است. برگ گیاه مذکور دارای اثر قابض و ضد عفونی کننده است و در بیماری های مجاری تناسلی و التهاب مثانه و عدم تحمل ادرار مصرف می شود عنب الذئب عنب الدب انگور خرس عصیر الدب غایش یارشین مردار آغاجی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غابر
تصویر غابر
باقیمانده، گذشته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غائط
تصویر غائط
پلیدی، نجاست
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غایط
تصویر غایط
پلیدی، مدفوع، گوه، ککه، نجاست
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وابط
تصویر وابط
فرو مایه، ترسو، افتنده فرود آینده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هابط
تصویر هابط
فرود آورنده، نازل شونده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رابط
تصویر رابط
((بِ))
پیوند دهنده، واسطه میان دو تن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ضابط
تصویر ضابط
((بِ))
نگاه دارنده، حفظ کننده، شحنه، حاکم، جمع ضوابط
فرهنگ فارسی معین
تصویری از غایط
تصویر غایط
((یَ))
زمین پست، مدفوع انسان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از غابه
تصویر غابه
زمین پست و هموار، نیزه دراز، بیشه درختان انبوه و درهم پیچیده، جمع غاب و غابات
فرهنگ فارسی معین
تصویری از غابر
تصویر غابر
((بِ))
گذشته، مقابل حال و آینده، باقی، باقی مانده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از وابط
تصویر وابط
((بِ))
ضعیف، سست رأی، خسیس، فرومایه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از هابط
تصویر هابط
((بِ))
فرود آینده، نازل، ستاره هبوط کننده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از هابط
تصویر هابط
فرودآینده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خابط
تصویر خابط
کسی که بدون بصیرت به کاری می پردازد یا به بیراهه می رود، خبط کننده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ابط
تصویر ابط
زیر بغل خش شکوفه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غاب
تصویر غاب
گوشت شب مانده، گوشت گندیده، غذای پس مانده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غاط
تصویر غاط
گروه، پسته زمین پست
فرهنگ لغت هوشیار