- غابط
- غبطه برنده، رشک برنده، آرزومند به حال کسی بی آنکه زوال نعمت او را بخواهد
معنی غابط - جستجوی لغت در جدول جو
- غابط
- آرزومند، رشک برنده
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
میانجی، وابسته
ربط دهنده، واسطه میان دو نفر یا دو چیز
کسی که بیراهه می رود
چپندر پوشی، زیر بغل گرفتن، پناه دادن
اشتباه کننده، خطاکار
رونده، گذرنده، گذشته، باقی، باقی مانده، در علم نجوم ستاره ای که از تربیع گذشته و به تثلیث نرسیده باشد یا از تسدیس تجاوز کرده و به تربیع نرسیده باشد
بیشه، نیستان، نیزار، گروه مردم، نیزۀ دراز
واسطه میان دو تن یا دو چیز، ربط دهنده، پیوند دهنده، آنچه دو یا چند کلمه یا جمله را به هم پیوند می دهد، راهب، زاهد و حکیم از دنیا بریده
سرگین، پلیدی انسان، زمین پست، مغاک، موضع قضای حاجت
حفظ کننده، نگه دارنده، حاکم، قائد، قوی، نیرومند، باهوش
خدعه کننده در خرید و فروش، مغبون کننده، کسی که در کار سستی کند، سست کار
فراهم آورنده، نگاهدارنده چیزی
دروغگوی
پارسی تازی گشته به روش قلب باغ (صادق کیا)، نیزار نپستان، نیزه دراز زمین پست و هموار، گروه مردمان، نیزه دراز، بیشه درختان انبوه و درهم پیچیده، جمع غاب غابات
سستکار
فریبکار، ستمگر غابش در پارسی نیز هست و برابر است با عنب الدب تازی ازگیل، درختچه ایست از تیره خلنگها که دارای ساقه خزنده نیز می باشد این گیاه بطور وحشی در کوهستانهای ژورا و آلپ و پیرنه در ایتالیا و اسپانیا و فرانسه به فراوانی می روید. ساقه هایش استوانه یی شکل مایل به قرمز و کم و بیش خوابیده است. برگهایش متناوب و دارای دمبرگ کوتاه و پهنک برگها بیضوی و نامنظم و ضخیم و چرمی شکل است. گلهایش سفید یا کمی مایل به قرمز و به صورت دسته های 3 تا 12 تایی است. تعداد گلبرگها و کاسبرگها مساوی و هر یک 5 عددند. تعداد پرچمهایش 10 و میوه اش سته است و رنگ میوه قرمز و شکلش کروی است. برگ این گیاه علاوه بر تانن و صمغ و املاح دارای ماده ای به نام اورسون نیز می باشد و به علاوه دارای مقداری آربوتین و اریکولین است. برگ گیاه مذکور دارای اثر قابض و ضد عفونی کننده است و در بیماری های مجاری تناسلی و التهاب مثانه و عدم تحمل ادرار مصرف می شود عنب الذئب عنب الدب انگور خرس عصیر الدب غایش یارشین مردار آغاجی
باقیمانده، گذشته
پلیدی، نجاست
پلیدی، مدفوع، گوه، ککه، نجاست
فرو مایه، ترسو، افتنده فرود آینده
فرود آورنده، نازل شونده
زمین پست و هموار، نیزه دراز، بیشه درختان انبوه و درهم پیچیده، جمع غاب و غابات
فرودآینده
کسی که بدون بصیرت به کاری می پردازد یا به بیراهه می رود، خبط کننده
زیر بغل خش شکوفه
گوشت شب مانده، گوشت گندیده، غذای پس مانده
گروه، پسته زمین پست