جدول جو
جدول جو

معنی عشایر - جستجوی لغت در جدول جو

عشایر
اقوام کوچ نشین که از طریق دامداری امرام معاش می کنند، ایلات، عشیره
تصویری از عشایر
تصویر عشایر
فرهنگ فارسی عمید
عشایر
جمع عشیره قبایل طوایف
تصویری از عشایر
تصویر عشایر
فرهنگ لغت هوشیار
عشایر
((عَ یِ))
جمع عشیره، قبایل، طوایف
تصویری از عشایر
تصویر عشایر
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

جمع شعاره، شعیره، علامتها، نشانه ها، هر یک از مناسک حج، آداب و رسوم مذهبی یا ملی. یا شعایر اسلام. هر آن چیز که اسلام بدان استوار است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شعایر
تصویر شعایر
هر یک از مناسک حج و آداب مذهبی، آداب و رسوم ملی یا مذهبی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عشائر
تصویر عشائر
قبایل و خویشان، طوایف و نزدیکان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عشایا
تصویر عشایا
جمع عشیه، بنروزان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عشاری
تصویر عشاری
ده دستی گونه ای پارچه، ده ساله پسر یا ستور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شعایر
تصویر شعایر
((شَ یِ))
جمع شعاره، شعیره، نشانه ها، علامت ها، هر یک از مناسک حج، آداب و رسوم مذهبی یا ملی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از عشار
تصویر عشار
ده یک گیر ساوستان دهگان
فرهنگ لغت هوشیار
ده یک یکدهم، همخانه خانه یکی، شوی زن، خویشاوند، همسایه، آواز کفتار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عشیر
تصویر عشیر
((عَ))
خویش، دوست، معاشر، شوی زن، جمع عشراء
فرهنگ فارسی معین
تصویری از عشار
تصویر عشار
ده یک گیرنده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عشیر
تصویر عشیر
مفرد واژۀ عشراء، قبیله، قوم و خویش، دوست نزدیک، ده یک، یک دهم، یک دهم قفیز یا ۳۶ ذرع مربع
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اسکان عشایر
تصویر اسکان عشایر
مانداکی تیرگان
فرهنگ لغت هوشیار