- عشایر
- اقوام کوچ نشین که از طریق دامداری امرام معاش می کنند، ایلات، عشیره
معنی عشایر - جستجوی لغت در جدول جو
- عشایر
- جمع عشیره قبایل طوایف
- عشایر ((عَ یِ))
- جمع عشیره، قبایل، طوایف
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
جمع شعاره، شعیره، علامتها، نشانه ها، هر یک از مناسک حج، آداب و رسوم مذهبی یا ملی. یا شعایر اسلام. هر آن چیز که اسلام بدان استوار است
هر یک از مناسک حج و آداب مذهبی، آداب و رسوم ملی یا مذهبی
قبایل و خویشان، طوایف و نزدیکان
جمع عشیه، بنروزان
ده دستی گونه ای پارچه، ده ساله پسر یا ستور
ده یک گیر ساوستان دهگان
ده یک یکدهم، همخانه خانه یکی، شوی زن، خویشاوند، همسایه، آواز کفتار
ده یک گیرنده
مفرد واژۀ عشراء، قبیله، قوم و خویش، دوست نزدیک، ده یک، یک دهم، یک دهم قفیز یا ۳۶ ذرع مربع
مانداکی تیرگان