معنی عشیر عشیر مفرد واژۀ عشراء، قبیله، قوم و خویش، دوست نزدیک، ده یک، یک دهم، یک دهم قفیز یا ۳۶ ذرع مربع تصویر عشیر فرهنگ فارسی عمید