جدول جو
جدول جو

معنی عج - جستجوی لغت در جدول جو

عج
(حَنْءْ)
برداشتن آواز و بانگ کردن. (اقرب الموارد) (از شرح قاموس) (منتهی الارب) (از آنندراج). أفضل الحج العج والثج. (لسان العرب) ، زجر کردن ناقه را به لفظ عاج عاج. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) ، نیک ماهر شدن قوم در فنون رکوب. (اقرب الموارد) ، سخت وزیدن باد و برانگیختن گرد و غبار را. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) ، غریدن تندر. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از عجب نوش
تصویر عجب نوش
(دخترانه)
عجب (عربی) + نوش (فارسی) نام زنی در منظومه خسروشیرین
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از عجایب هفت گانه
تصویر عجایب هفت گانه
هفت بنای عظیم که قدما آن ها را از عجایب دنیا می دانستند و عبارت بوده از اهرام مصر، باغ های معلق بابل، مجسمۀ زئوس در شهر المپیا در یونان، آرامگاه موسولوس در آسیای صغیر، مجسمۀ آپولو، چراغ دریایی اسکندریه و معبد دیانا در افه سوس
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عجوز
تصویر عجوز
پیر شدن، کهن سال شدن زن، ناتوان شدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عجمی
تصویر عجمی
کسی که عرب نباشد، کنایه از نادان، غافل
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عجیبه
تصویر عجیبه
آنچه مردم را به تعجب می اندازد، شگفت آور
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عجیب
تصویر عجیب
هر چه از آن تعجب می کنند، شگفت آور، شگرف، به طور شگفت آور مثلاً غروب ها عجیب دلگیر بود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عجل
تصویر عجل
عجله ها، گوساله های ماده، جمع واژۀ عجله
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عجوز
تصویر عجوز
پیرزن، زن کهن سال، گنده پیر، پیرزال، پیرمرد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عجاب
تصویر عجاب
بسیار شگفت آور، آنچه در شگفتی از حد درمی گذرد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عجز
تصویر عجز
ناتوان شدن، ناتوانی، درماندگی، به ستوه آمدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عجول
تصویر عجول
شتابنده، کسی که با سرعت و شتاب کاری انجام می دهد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عجماوات
تصویر عجماوات
عجماها، بی زبان ها، زبان بسته ها، جمع واژۀ عجما
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عجمت
تصویر عجمت
کندزبان بودن، لکنت زبان داشتن، کندزبانی، لکنت زبان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عجم
تصویر عجم
اعجمیّ، گنگ، بی زبان، حرکتی که روی حرف می گذارند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عجب
تصویر عجب
هنگام اظهار شگفتی به کار می رود مثلاً عجب خدایی دارد، شگفت انگیز، عجیب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عجایز
تصویر عجایز
عجوزه ها، زن پیرها، پیرزن ها، دخترها، جمع واژۀ عجوزه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عجب
تصویر عجب
خودبینی، خودپسندی، کبر و گردنکشی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عجیب الخلقه
تصویر عجیب الخلقه
با اندامی شگفت انگیز یا ناقص
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عجزه
تصویر عجزه
عاجز، سست، ناتوان، خسته، درمانده، ویژگی آنکه عضوی از اعضای بدنش ناقص و معیوب باشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عجولانه
تصویر عجولانه
باشتاب و سرعت مانند عجولان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عجاج
تصویر عجاج
با بانگ و فریاد، پرآواز
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عجین
تصویر عجین
خمیر، سرشته، سرشته شده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عجله
تصویر عجله
شتاب کردن، سرعت، شتاب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عجبا
تصویر عجبا
شگفتا
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از عجز
تصویر عجز
درماندگی، ناتوانی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از عجب
تصویر عجب
شگفت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از عجله کردن
تصویر عجله کردن
شتاب کردن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از عجله کن
تصویر عجله کن
شتاب کن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از عجم
تصویر عجم
گنگ
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از عجول
تصویر عجول
بی شکیب
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از عجولانه
تصویر عجولانه
شتابزده
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از عجیب
تصویر عجیب
شگفت، شگفت آور
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از عجین
تصویر عجین
آغشته
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از عجله
تصویر عجله
شتاب
فرهنگ واژه فارسی سره