جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با عجله

عجله

عجله
گوسالۀ ماده. (منتهی الارب) (آنندراج) (اقرب الموارد) ، سقاء. (اقرب الموارد) ، خیک روغن. (منتهی الارب) (آنندراج) ، دولاب. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، توشه دان. (منتهی الارب) (آنندراج). ج، عِجَل، عِجال، عَجال، نوعی از گیاه. (منتهی الارب) (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

عجله

عجله
موضعی است نزدیک انبار و بنام عجله دختر عمرو بن عدی، جد ملوک لخم موسوم است. (معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا