معنی ظَالِم - جستجوی لغت در جدول جو
ظَالِم
ظالم، ناعادلانه
ادامه...
ظالِم، ناعادِلانِه
دیکشنری عربی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
مَالِك
مالک، با تو چیه
ادامه...
مالِک، با تُو چیِه
دیکشنری عربی به فارسی
صَادِم
آسیب زا، تکان دهنده
ادامه...
آسیب زا، تِکان دَهَندِه
دیکشنری عربی به فارسی
عَاتِم
کدر، تاریک
ادامه...
کِدِر، تاریک
دیکشنری عربی به فارسی
ظَاهِر
ظاهری، آشکار، قابل مشاهده، ظاهر
ادامه...
ظاهِری، آشِکار، قابِلِ مُشاهِدِه، ظاهِر
دیکشنری عربی به فارسی
طَالِب
دانشجو
ادامه...
دانِشجو
دیکشنری عربی به فارسی
قَائِم
چکنده، موجود
ادامه...
چِکَندِه، مُوجود
دیکشنری عربی به فارسی
قَادِم
رانده شده، آمدن
ادامه...
راندِه شُدِه، آمَدَن
دیکشنری عربی به فارسی
مَالِح
شور
ادامه...
شور
دیکشنری عربی به فارسی
عَاقِم
بی ثمر، عقیم
ادامه...
بی ثَمَر، عَقیم
دیکشنری عربی به فارسی
لَائِم
سرزنش آمیز، شایسته
ادامه...
سَرزَنِش آمیز، شایِستِه
دیکشنری عربی به فارسی
غَائِم
ابری
ادامه...
اَبری
دیکشنری عربی به فارسی
غَالِي
گران، محبوب، بی قیمت، قیمتی
ادامه...
گِران، مَحبوب، بی قِیمَت، قِیمَتی
دیکشنری عربی به فارسی
غَالِب
افراطی، پیروز، غالب
ادامه...
اِفراطی، پیروز، غالِب
دیکشنری عربی به فارسی
فَاهِم
فهمیده، او می فهمد، فهمیده شده
ادامه...
فَهمیده، او مِی فَهمَد، فَهمیدِه شُدِه
دیکشنری عربی به فارسی
نَادِم
غمگین، پشیمان
ادامه...
غَمگین، پَشیمان
دیکشنری عربی به فارسی
صَارِم
دولت مردانه، سختگیر، سخت، محض، استوار
ادامه...
دولَت مَردانِه، سَختگیر، سَخت، مَحض، اُستُوار
دیکشنری عربی به فارسی
عَالِي
بلند، بالا، بلندی صدا
ادامه...
بُلَند، بالا، بُلَندی صِدا
دیکشنری عربی به فارسی
حَالِم
خواب دیدن، رؤیاپرداز، رویاپرداز
ادامه...
خواب دیدَن، رُؤیاپَرداز، رویاپَرداز
دیکشنری عربی به فارسی
حَاسِم
قطعی، حیاتی
ادامه...
قَطعی، حَیاتی
دیکشنری عربی به فارسی
عَالِم
دانشمند، جهان
ادامه...
دانِشمَند، جَهان
دیکشنری عربی به فارسی
بَالِي
منسوخ، فرسوده، کهنه، بدوی
ادامه...
مَنسوخ، فَرسودِه، کُهنِه، بَدَوی
دیکشنری عربی به فارسی
بَالِغ
بالغ
ادامه...
بالِغ
دیکشنری عربی به فارسی
خَاصِم
دعوا جوی، مناقشه کردن
ادامه...
دَعوا جوی، مُناقِشِه کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی
خَادِم
خدمتکار، بنده، سرویس دهنده، فرمانبردار
ادامه...
خِدمَتکار، بَندِه، سِرویس دَهَندِه، فَرمانبَردار
دیکشنری عربی به فارسی
حَاكِم
حاکم، فرماندار
ادامه...
حاکِم، فَرماندار
دیکشنری عربی به فارسی
حَازِم
قاطع، محکم، مصمّم
ادامه...
قاطِع، مُحکَم، مُصَمَّم
دیکشنری عربی به فارسی
ثَالِث
سوّم
ادامه...
سِوُّم
دیکشنری عربی به فارسی
دَائِم
پایدار، دائمی، بی وقفه، دیکتاتور، همیشگی
ادامه...
پایدار، دائِمی، بی وَقفِه، دیکتاتور، هَمیشِگی
دیکشنری عربی به فارسی
دَاعِم
حامی
ادامه...
حامی
دیکشنری عربی به فارسی
خَالِق
خالق
ادامه...
خالِق
دیکشنری عربی به فارسی
خَالِد
بی سن، جاودانه، جاویدان
ادامه...
بی سِن، جاودانِه، جاویدان
دیکشنری عربی به فارسی
رَازِم
استوایی، بسته بندی
ادامه...
اُستُوایی، بَستِه بَندی
دیکشنری عربی به فارسی
تَالِي
دنباله دار، بعدی
ادامه...
دُنبالِه دار، بَعدی
دیکشنری عربی به فارسی
هَاضِم
گوارشی، سرخوشانه
ادامه...
گُوارِشی، سَرخوشانِه
دیکشنری عربی به فارسی