معنی فَاهِم
فَاهِم
فهمیده، او می فهمد، فهمیده شده
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با فَاهِم
فراهیم
فراهیم
نام جد زرتشت
فرهنگ نامهای ایرانی
بَاهِت
بَاهِت
کَمرَنگ، رِنگ پَریدِه
دیکشنری عربی به فارسی
خَاصِم
خَاصِم
دَعوا جوی، مُناقِشِه کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی
خَادِم
خَادِم
خِدمَتکار، بَندِه، سِرویس دَهَندِه، فَرمانبَردار
دیکشنری عربی به فارسی
حَالِم
حَالِم
خواب دیدَن، رُؤیاپَرداز، رویاپَرداز
دیکشنری عربی به فارسی
حَاكِم
حَاكِم
حاکِم، فَرماندار
دیکشنری عربی به فارسی
حَاسِم
حَاسِم
قَطعی، حَیاتی
دیکشنری عربی به فارسی
حَازِم
حَازِم
قاطِع، مُحکَم، مُصَمَّم
دیکشنری عربی به فارسی
دَائِم
دَائِم
پایدار، دائِمی، بی وَقفِه، دیکتاتور، هَمیشِگی
دیکشنری عربی به فارسی