طلاساز، چیزی که کار نقش و نگارش از طلا باشد و کرده باشند، چون خانه طلاکار و شمشیر طلاکار: منزل مردان ز نقش عاریت کاری خوش است خانه چون فانوس از مهمان طلاکاری خوش است. محسن تأثیر (از آنندراج)
طلاساز، چیزی که کار نقش و نگارش از طلا باشد و کرده باشند، چون خانه طلاکار و شمشیر طلاکار: منزل مردان ز نقش عاریت کاری خوش است خانه چون فانوس از مهمان طلاکاری خوش است. محسن تأثیر (از آنندراج)
داین. غریم. بستانکار. وام ده. وام خواه. کسی که پول یا کالائی از دیگری باید به او برسد، طلبنده. خواهان و آرزومند. زغبوت. (منتهی الارب). خواستار: روزی که جدا ماندمی از تو ز پی من صد راه رسول آمده بودی و طلبکار. فرخی. طلبکار باید صبور و حمول که نشنیده ام کیمیاگر عجول. سعدی. طلبکار خیر است و امیدوار خدایا امیدی که دارد برآر. سعدی. به دیدار وی زی سپاهان شدم به مهرش طلبکار و خواهان شدم. سعدی. که و مه طلبکار عمرند و بس کسی را به مردن نیاید هوس. امیرخسرو
داین. غریم. بستانکار. وام ده. وام خواه. کسی که پول یا کالائی از دیگری باید به او برسد، طلبنده. خواهان و آرزومند. زغبوت. (منتهی الارب). خواستار: روزی که جدا ماندمی از تو ز پی من صد راه رسول آمده بودی و طلبکار. فرخی. طلبکار باید صبور و حمول که نشنیده ام کیمیاگر عجول. سعدی. طلبکار خیر است و امیدوار خدایا امیدی که دارد برآر. سعدی. به دیدار وی زی سپاهان شدم به مهرش طلبکار و خواهان شدم. سعدی. که و مه طلبکار عمرند و بس کسی را به مردن نیاید هوس. امیرخسرو
نقاش، آنکه بروی برنج و نقره و طلا حکاکی کند، پارچه ای ساده و مازو شده از کرباس و کتان و غیره که بر آن به وسیله قالب و مهر نقوشی تصویر کرده باشند و آن را باشکال پرده سفره رومیزی و غیره در آورند، در همدان تاجریزی پیچ را گویند
نقاش، آنکه بروی برنج و نقره و طلا حکاکی کند، پارچه ای ساده و مازو شده از کرباس و کتان و غیره که بر آن به وسیله قالب و مهر نقوشی تصویر کرده باشند و آن را باشکال پرده سفره رومیزی و غیره در آورند، در همدان تاجریزی پیچ را گویند
پارسی است تلا کار زر کار زر گر آن که با طلا کار کند تذهیب کننده مذهب، چیزی که کار نقش و نگارش را از طلا ساخته باشند خانه طلا کار شمشیر طلا کار. چیزی را که کار نقش و نگارش از طلا باشد
پارسی است تلا کار زر کار زر گر آن که با طلا کار کند تذهیب کننده مذهب، چیزی که کار نقش و نگارش را از طلا ساخته باشند خانه طلا کار شمشیر طلا کار. چیزی را که کار نقش و نگارش از طلا باشد
آگهی بزرگی به اندازه حدوداً 1*2 یا2 * 3 متر که بر سر در سینمانصب و تصویر بازیگران اصلی و نام فیلم و نام دست اندرکاران و بازیگران مهم فیلم بر آن درج شود، نقش آگهی (واژه فرهنگستان)، تخته، صفحه یا پارچه ای شامل نوشته ها و تصاویر تبلیغاتی
آگهی بزرگی به اندازه حدوداً 1*2 یا2 * 3 متر که بر سر در سینمانصب و تصویر بازیگران اصلی و نام فیلم و نام دست اندرکاران و بازیگران مهم فیلم بر آن درج شود، نقش آگهی (واژه فرهنگستان)، تخته، صفحه یا پارچه ای شامل نوشته ها و تصاویر تبلیغاتی