- ضح (ضِح ح)
آفتاب. (منتهی الارب) (منتخب اللغات) (دهار). روشنی آفتاب وقتی که منتشر شود. (منتهی الارب). روشنی آفتاب. (مهذب الاسماء). رنگ آفتاب. (منتهی الارب). مقابل ظل ّ، فی ٔ، سایه، صحراء. (منتهی الارب). صحرا که گیاه نداشته باشد و آفتاب بر آن تابد. (منتخب اللغات) ، فضای فراخ، آنچه بر آن آفتاب تابد. و منه: جاء فلان بالضّح و الریح (و لاتقل بالضیح و انه لیس بشی ٔ) ، ای بما طلعت الشمس و ما جرت علیه الریح ای المال الکثیر. و فی الحدیث: لایقعدن احدکم بین الضح و الظل فانه مقعد الشیطان. (منتهی الارب)
