جدول جو
جدول جو

معنی ضحکه

ضحکه
(ضُ کَ)
آنکه بر وی خندند. (منتهی الارب). آنکه بر او خندند. (مهذب الاسماء). آنکه مردم بر وی خندند. (غیاث). مسخره:
روت بس زیباست نیلی هم بکش
ضحکه باشد نیل بر روی حبش.
مولوی.
صاحب کشاف اصطلاحات الفنون گوید: ضحکه بروزن صفره، کسی که رفتار و گفتار و حرکات و سکنات او مردم را بخنده آورد، و ضحکه بر وزن همزه، کسی که بر مردم بخندد. کذا فی الجرجانی
لغت نامه دهخدا