جدول جو
جدول جو

معنی صَارِخ - جستجوی لغت در جدول جو

صَارِخ
خراب، آشکار، فریاد زننده، جیغ کش، فریاد کشیدن، جیغ زدن
دیکشنری عربی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

بازتابی، صادقانه، زنگ دار، بلند
دیکشنری عربی به فارسی
صنعت گر، سازنده
دیکشنری عربی به فارسی
خاموش، ساکت، بی صدا، بی کلام
دیکشنری عربی به فارسی
سوت زدن، خس خس سینه
دیکشنری عربی به فارسی
رو به بالا، در حال افزایش
دیکشنری عربی به فارسی
آسیب زا، تکان دهنده
دیکشنری عربی به فارسی
صادق، صادقانه، راستگو
دیکشنری عربی به فارسی
بلند، خشن، پر سر و صدا
دیکشنری عربی به فارسی
زخم زننده، آزاردهنده
دیکشنری عربی به فارسی
پیش بین، او می داند، فهمیده
دیکشنری عربی به فارسی
اتّفاقی، مناقصه گزار
دیکشنری عربی به فارسی
اضطراری
دیکشنری عربی به فارسی
اختلاس گر، دزد، دزدانه
دیکشنری عربی به فارسی
ایستاده، رفیع
دیکشنری عربی به فارسی
خیابانی، خیابان
دیکشنری عربی به فارسی
سیلابی، جارو کردن
دیکشنری عربی به فارسی
شلّیک شده، جیغ زدن
دیکشنری عربی به فارسی
پر طمطراق، مجلّل
دیکشنری عربی به فارسی
دولت مردانه، سختگیر، سخت، محض، استوار
دیکشنری عربی به فارسی
ساختگی، صندوقدار
دیکشنری عربی به فارسی
بی پرده، صادقانه
دیکشنری عربی به فارسی
چابک، شوخ، ماهر، مبتکرانه
دیکشنری عربی به فارسی
برتر، برجسته، بارز بودن
دیکشنری عربی به فارسی
خنک، سرد
دیکشنری عربی به فارسی
ماورایی، فراطبیعی
دیکشنری عربی به فارسی
دونده، در جریان است، نزدیکی، در حال انجام است، جاری شدن
دیکشنری عربی به فارسی
فرسوده، ویران شده
دیکشنری عربی به فارسی
سوزاننده، گنجه، سوزان، مشعل
دیکشنری عربی به فارسی
سرایدار، یک نگهبان، نگهبان، نگهبان ساختمان
دیکشنری عربی به فارسی
شرط گذار، یک پلیس
دیکشنری عربی به فارسی