معنی تَارِيخ
تَارِيخ
تاریخ
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با تَارِيخ
تَجرِيم
تَجرِيم
جِنایَت سازی، جُرم اِنگاری، رَد صَلاحیَّت، غِیرِقانونی سازی
دیکشنری عربی به فارسی
تَبرِيك
تَبرِيك
تَبرِیک، تَبرِیک میگَم
دیکشنری عربی به فارسی
تَبرِير
تَبرِير
تَوجِیه
دیکشنری عربی به فارسی
تَخرِيب
تَخرِيب
تَخرِیب، خَرابکاری، فَساد
دیکشنری عربی به فارسی
تَحرِيك
تَحرِيك
پویانَمایی، هَم زَدَن
دیکشنری عربی به فارسی
تَحرِيف
تَحرِيف
تَحرِیف
دیکشنری عربی به فارسی
تَحرِير
تَحرِير
اِستِعمارزُدایی، آزاد کَردَن، راهنَمایی، آزادسازی، آزادی
دیکشنری عربی به فارسی
تَفرِيق
تَفرِيق
عَدَمِ تَمَرکُز، جُدایی، مَرزبَندی
دیکشنری عربی به فارسی
تَفرِيغ
تَفرِيغ
دَفع، تَخلِیَه
دیکشنری عربی به فارسی