معنی حَارِس
حَارِس
سرایدار، یک نگهبان، نگهبان، نگهبان ساختمان
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با حَارِس
حَارِق
حَارِق
سوزانَندِه، گَنجِه، سوزان، مَشعَل
دیکشنری عربی به فارسی
حَارِص
حَارِص
مُشتاق
دیکشنری عربی به فارسی
فَارِس
فَارِس
بی اِعتِنا، شُوالیه، شُوالیه شُدَن
دیکشنری عربی به فارسی
بَارِع
بَارِع
چابُک، شوخ، ماهِر، مُبتَکِرانِه
دیکشنری عربی به فارسی
بَارِز
بَارِز
بَرتَر، بَرجَستِه، بارِز بودَن
دیکشنری عربی به فارسی
بَارِد
بَارِد
خُنَک، سَرد
دیکشنری عربی به فارسی
بَائِس
بَائِس
بی روح، بَدبَخت، غَمگین، فَقیر
دیکشنری عربی به فارسی
خَارِق
خَارِق
ماوَرایی، فَراطَبیعی
دیکشنری عربی به فارسی
خَارِب
خَارِب
فَرسودِه، ویران شُدِه
دیکشنری عربی به فارسی