جدول جو
جدول جو

معنی صب - جستجوی لغت در جدول جو

صب
ریختن، ریختن آب
تصویری از صب
تصویر صب
فرهنگ فارسی عمید
صب
(تَ هََ کْکُ)
ریختن. ریختن آب و افشاندن آن. قوله تعالی: انا صببنا الماء صباً (قرآن 25/80) ، توسعاً، رسیدن مصیبت. فرود آمدن بلا و نازله:
صبت علی مصائب لو انها
صبت علی الایام صرن لیالیا.
(منسوب به فاطمه (ع))
لغت نامه دهخدا
صب
ریختن، ریخته شدن آبگونه ها، شیدا دلداده، آبریزان، شیفتگی ریخته ریختن (آب و مانند آن)، رسیدن مصیبت فرود آمدن بلا
فرهنگ لغت هوشیار
صب
((صَ بّ))
ریختن آب و مانند آن، وارد آمدن مصیبت
تصویری از صب
تصویر صب
فرهنگ فارسی معین
صب
بامداد
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از صبح آسا
تصویر صبح آسا
(دخترانه)
صبح (عربی) + آسا (فارسی) مانند صبح سپید و روشن
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از صبح چهر
تصویر صبح چهر
(دخترانه)
صبح چهره، صبح (عربی) + چهره (فارسی)، آنکه چهره ای سپید چون صبح دارد
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از صبا
تصویر صبا
(دخترانه)
نسیم ملایمی که از طرف شمال شرق می وزد، پیام رسان میان عاشق و معشوق، نام یکی از شعب بیست وچهارگانه موسیقی قدیم، نام موسیقیدان معروف ایران
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از صباح
تصویر صباح
(پسرانه)
بامداد، صب ح، روز، نام دعائی منسوب به علی (ع)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از صباحت
تصویر صباحت
(دخترانه)
زیبایی، جمال
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از صبار
تصویر صبار
(پسرانه)
بسیار صبرکننده، صبور، از نامهای خداوند
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از صبح جبین
تصویر صبح جبین
(دخترانه)
سپید چهره، سپیدپیشانی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از صبح چهره
تصویر صبح چهره
(دخترانه)
صبح (عربی) + چهره (فارسی) آنکه چهره ای سپید چون صبح دارد
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از صبرناز
تصویر صبرناز
(دخترانه)
صبر (عربی) + ناز (فارسی) مرکب از صبر بردباری + ناز زیبا
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از صبرینه
تصویر صبرینه
(دخترانه)
صبر (عربی) + ینه (فارسی) نام گیاهی است
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از صبریه
تصویر صبریه
(دخترانه)
بردبار، شکیبا
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از صبح چین
تصویر صبح چین
صبح چیده، به به بامداد چیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صبح خند
تصویر صبح خند
آنکه خنده اش در صفا مانند صبح باشد خرم شادان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صبح خوان
تصویر صبح خوان
پگه خوان بلبل هزار دستان پرنده ای که در وقت صبح آواز خواند، بلبل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صبح حشر
تصویر صبح حشر
پگاه رستخیز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صبح چیده
تصویر صبح چیده
ببامداد از بوته یا درخت چیده (میوه) بسیار تازه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صبح چهره
تصویر صبح چهره
سپید چهره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صبح خیزی
تصویر صبح خیزی
سحر خیزی پگاه برخاستن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صبح چهر
تصویر صبح چهر
سپید روی سپید چهره سپید چهره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صبح خیز
تصویر صبح خیز
سحر خیز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صبح جزا
تصویر صبح جزا
پگاه سزا، رستخیز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صبح دم
تصویر صبح دم
بامداد، سپیده صبح
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صبح دویم
تصویر صبح دویم
بنگرید به صبح آخرین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صبح
تصویر صبح
بامداد، پگاه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از صبح بخیر
تصویر صبح بخیر
بامداد نیک
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از صبح به خیر
تصویر صبح به خیر
بام شاد
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از صبحانه
تصویر صبحانه
ناشتا، ناشتایی، چاشت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از صبر
تصویر صبر
شکیب، شکیبایی، بردباری، درنگ
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از صبور
تصویر صبور
شکیبا، بردبار
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از صبرکرد
تصویر صبرکرد
شکیبید
فرهنگ واژه فارسی سره