منسوب به کشان یا کشانیه و آن شهری بوده است از بلاد سغد سمرقند و در شمال وادی سند قرار داشته و میان آن و سمرقند دوازده فرسنگ بوده است. (از ترجمه فتوح البلدان محمد ابراهیم آیتی ص 69). منسوب به ولایت کشان. (ناظم الاطباء) : زمین کشانی و ترکان و چین ترا باشد آن همچو ایران زمین. دقیقی. سپه دید چندان که دریای روم از ایشان نمودی چویک مهره موم کشانی و سکنی و وهری سپاه دگرگونه جوشن دگرگون کلاه. فردوسی. ز سغد و کشانی سپه برگرفت جهانی بدو مانده اندر شگفت. فردوسی. در خاطر چنین می آید که حضرت ایشان کشانی اند وقت صبح بودکه به کشانی رسیدند. (انیس الطالبین ص 153). رجوع به کشاندن شود
منسوب به کشان یا کشانیه و آن شهری بوده است از بلاد سغد سمرقند و در شمال وادی سند قرار داشته و میان آن و سمرقند دوازده فرسنگ بوده است. (از ترجمه فتوح البلدان محمد ابراهیم آیتی ص 69). منسوب به ولایت کشان. (ناظم الاطباء) : زمین کشانی و ترکان و چین ترا باشد آن همچو ایران زمین. دقیقی. سپه دید چندان که دریای روم از ایشان نمودی چویک مهره موم کشانی و سکنی و وهری سپاه دگرگونه جوشن دگرگون کلاه. فردوسی. ز سغد و کشانی سپه برگرفت جهانی بدو مانده اندر شگفت. فردوسی. در خاطر چنین می آید که حضرت ایشان کشانی اند وقت صبح بودکه به کشانی رسیدند. (انیس الطالبین ص 153). رجوع به کشاندن شود
امام ابو عصمه احمد بن عبدالله... شکلانی فقیه پرهیزگاری بود و از ابوسهل عبدالصمد بزاز و جز وی روایت شنید و حاکم ابوعبدالله کتبی هروی از او روایت دارد. (از لباب الانساب)
امام ابو عصمه احمد بن عبدالله... شکلانی فقیه پرهیزگاری بود و از ابوسهل عبدالصمد بزاز و جز وی روایت شنید و حاکم ابوعبدالله کتبی هروی از او روایت دارد. (از لباب الانساب)
حوصله و چینه دان مرغ. (ناظم الاطباء). سنگدان مرغ را گویند. (از فرهنگ جهانگیری). چینه دان مرغ که به عربی حوصله گویند. (انجمن آرا) (آنندراج) (برهان). و رجوع به چینه دان شود
حوصله و چینه دان مرغ. (ناظم الاطباء). سنگدان مرغ را گویند. (از فرهنگ جهانگیری). چینه دان مرغ که به عربی حوصله گویند. (انجمن آرا) (آنندراج) (برهان). و رجوع به چینه دان شود
نسبت است مر مشکان را و آن ناحیه ای است از اعمال روزراور، از نواحی همدان. و از آنجاست احمد بن اسد بن مشکان زوزنی مشکانی بقیه و دیگران. (از لباب الانساب)
نسبت است مر مشکان را و آن ناحیه ای است از اعمال روزراور، از نواحی همدان. و از آنجاست احمد بن اسد بن مشکان زوزنی مشکانی بقیه و دیگران. (از لباب الانساب)
قاضی محمد هروی بشکانی بن علی. محدث بود. (منتهی الارب). قاضی ابوسعد محمد بن نصر بن منصور هروی بشکانی. از فقیهان بود به دارالخلافه رفت و نزد ملوک اطراف (مرزها) بنمایندگی رفت و کار قضای چندین کشور را برعهده داشت. سرانجام در شعبان سال 518 هجری قمری در جامع همدان کشته شد. وی حدیث نیز روایت کرد. (از معجم البلدان) (از اللباب)
قاضی محمد هروی بشکانی بن علی. محدث بود. (منتهی الارب). قاضی ابوسعد محمد بن نصر بن منصور هروی بشکانی. از فقیهان بود به دارالخلافه رفت و نزد ملوک اطراف (مرزها) بنمایندگی رفت و کار قضای چندین کشور را برعهده داشت. سرانجام در شعبان سال 518 هجری قمری در جامع همدان کشته شد. وی حدیث نیز روایت کرد. (از معجم البلدان) (از اللباب)
منسوب به اشکان. ج، اشکانیان. رجوع به فهرست کتاب ایران در زمان ساسانیان و تاریخ ایران باستان ج 3 و فهرست تاریخ کرد و فهرست مزدیسنا و تأثیر آن در ادبیات پارسی شود، ماهوت ایرلند. (از دزی ج 1 ص 25). و رجوع به اشکری شود
منسوب به اشکان. ج، اشکانیان. رجوع به فهرست کتاب ایران در زمان ساسانیان و تاریخ ایران باستان ج 3 و فهرست تاریخ کرد و فهرست مزدیسنا و تأثیر آن در ادبیات پارسی شود، ماهوت ایرلند. (از دزی ج 1 ص 25). و رجوع به اشکری شود
هر چیز منسوب و متعلق و مربوط به شکار آن چه در شکار به کار رود: باز شکاری سگ شکاری اسب شکاری تفنگ شکاری هواپیمای شکاری، قالیی که مناظر شکار گاه روی آن نقش شده
هر چیز منسوب و متعلق و مربوط به شکار آن چه در شکار به کار رود: باز شکاری سگ شکاری اسب شکاری تفنگ شکاری هواپیمای شکاری، قالیی که مناظر شکار گاه روی آن نقش شده