جدول جو
جدول جو

معنی شکاری

شکاری
هر چیز منسوب و مربوط به شکار، قالبی که نقش آن منظره شکارگاه باشد، شکار کننده
تصویری از شکاری
تصویر شکاری
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با شکاری

شکاری

شکاری
هر چیز منسوب و متعلق و مربوط به شکار آن چه در شکار به کار رود: باز شکاری سگ شکاری اسب شکاری تفنگ شکاری هواپیمای شکاری، قالیی که مناظر شکار گاه روی آن نقش شده
فرهنگ لغت هوشیار

شکاری

شکاری
ویژگی آنچه در شکار به کار می رود مثلاً تفنگ شکاری، پرندۀ شکاری، باز شکاری، سگ شکاری، شکار کننده
شکاری
فرهنگ فارسی عمید

شکاری

شکاری
تیره ای از ایل باصری (از ایلات خمسۀ فارس). (جغرافیای سیاسی کیهان ص 87)
لغت نامه دهخدا

شکاری

شکاری
جَمعِ واژۀ شَکِرَه، به معنی شتر مادۀ پرشیر. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا