جدول جو
جدول جو

معنی شیانی

شیانی
نوعی مسکوک زر و سیم که در قدیم در خراسان رایج بود
تصویری از شیانی
تصویر شیانی
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با شیانی

شیانی

شیانی
نوعی مسکوک زر و سیم که در قدیم در خراسان رواج داشته و آن دینار و درم ده هفت بوده
فرهنگ لغت هوشیار

شیانی

شیانی
نوعی مسکوک زر و سیم که در خراسان رایج بوده، برای مِثال به اندازۀ لشکر او نبودی / گر از خاک و از گل زدندی شیانی (فرخی - ۳۹۳)
شیانی
فرهنگ فارسی عمید

شیانی

شیانی
منسوب به شیان، ایلی از کلهر، که خود نیز بچندین قبیله قسمت می شود: قبادی، باقرآبادی، چقائی، چگنه و قوجی که در شیان و قرامان منزل دارند، (جغرافیای غرب ایران ص 158)، رجوع به ایل کلهر شود، منسوب است به شیان که قریه ای است در چهارفرسخی بخارا، (از انساب سمعانی)، رجوع به شیان شود
لغت نامه دهخدا

شیانی

شیانی
شانی، (انجمن آرا)، درمی ده هفت، (از اسدی)، نوعی مسکوک زر و سیم که در قدیم درخراسان رواج داشته، و آن دینار و درم ده هفت بوده، (از برهان) (از ناظم الاطباء)، زری ده هفت که در خراسان سکه میزده اند به وزن یک درهم، و شانی را نیز بهمین معنی در لغتنامه ها آورده اند و نمیدانم دو کلمه است بیک معنی یا یکی تصحیف دیگری است، (یادداشت مؤلف)، درمی بوده بخراسان و عیار آن ده هفت، و در بعضی نسخه هادرمی است از نقرۀ خالص، (صحاح الفرس)، شانی، یعنی درم ده هفت، (رشیدی) (اوبهی) (جهانگیری) :
به اندازۀ لشکر او نبودی
گر از خاک و از گل زدندی شیانی،
فرخی،
پس هر پنجره بنهاده برافشاندن را
بدره و تنگ بهم پر ز شیانی و شکر،
فرخی،
با نام او و کنیت او ملک ساخته ست
چون سکه با شیانی و چون مهر با نگین،
فرخی،
بجای خیمه شیانی نهاد بر اشتر
بجای موکب گوهر نهاد بر استر،
عنصری،
چون تو نیَم که خدمت کهتر کنی و مهتر
از بهر دو شیانی وز بهر یک دواری،
منوچهری،
باران چون شیانی بارد بروز باد
چون کف ّ راد احمد عبدالصمد بود،
منوچهری،
ترا گر شیانی ندادم نگارا
شیان من اینک بگیر این شیانی،
زینبی
لغت نامه دهخدا

ژیانی

ژیانی
ژیان تند و خشمناک و قهرآلود:) که ملکت شکاریست کورا نگیرد عقاب پرنده نه شیر ژیانی (دقیقی گنج سخن 31 1)
فرهنگ لغت هوشیار

شحانی

شحانی
زمن بندی به شیوه تازی از شحنه مغولی پاسداران جمع شحنه (بسیاق عربی) : فرمودیم تا در هر ماهی دو روز شحانی و ملوک... و دانشمندان در مسجد. . ، جمع شوند
فرهنگ لغت هوشیار