جدول جو
جدول جو

معنی شاتغار - جستجوی لغت در جدول جو

شاتغار
(تَ)
شاه تغار. تغار بسیار بزرگ.
- امثال:
دهن داردیک شاتغار
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ساتیار
تصویر ساتیار
(پسرانه)
نام یکی از سرداران داریوش
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از شاهکار
تصویر شاهکار
(پسرانه)
کار شاهانه، برجسته، ممتاز
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از شاهسار
تصویر شاهسار
(پسرانه)
نام یکی از شاعران دربار سامانیان
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از شادیار
تصویر شادیار
(پسرانه)
شاد و خوشحال
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از شاخسار
تصویر شاخسار
(دخترانه)
محل انبوهی شاخه های درخت
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از شابهار
تصویر شابهار
(پسرانه)
نام دشتی در نواحی کابل
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از واتیار
تصویر واتیار
(پسرانه)
سخنگو (نگارش کردی: واتیار)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از اشتهار
تصویر اشتهار
شهرت یافتن، مشهور بودن، نامبردار شدن، ناموری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اشتغال
تصویر اشتغال
مشغول شدن به کاری، شغل
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غارغار
تصویر غارغار
قارقار، بانگ کلاغ، صدای کلاغ
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شاهکار
تصویر شاهکار
کار بزرگ و نمایان، ممتاز، برتر، برجسته
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شاهوار
تصویر شاهوار
خوب و گران مایه، ویژگی چیزی که درخور و لایق شاه باشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شاخسار
تصویر شاخسار
قسمت بالای درخت که پرشاخ و بال باشد، شاخۀ درخت، برای مثال عشق در عالم نبودی گر نبودی روی زیبا / گر نه گل بودی نخواندی بلبلی بر شاخساری. (سعدی۲ - ۵۷۴)، قطعۀ آهن یا فولاد سوراخ سوراخ که زرگر مفتول طلا یا نقره را از سوراخ آن می گذراند و می کشد تا باریک و هموار شود، شفشاهنگ، شفشاهنج
فرهنگ فارسی عمید
(شِ)
دور رفتن در بیابان.
لغت نامه دهخدا
(سِ)
دندان شیر ریختن کودک.
لغت نامه دهخدا
تصویری از شاخدار
تصویر شاخدار
صاحب شاخ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شارکار
تصویر شارکار
هر کار مفت و رایگان که بزور و جبرا اجرا گردد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شارمار
تصویر شارمار
مار بزرگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اشترغار
تصویر اشترغار
پارسی تازی گشته اشترخار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شاخسار
تصویر شاخسار
جائی از درخت که شاخهای بسیار رسته باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شاهکار
تصویر شاهکار
کار بزرگ، کار بی مزد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شاهوار
تصویر شاهوار
درخور شاه لایق شاه شاهانه: در شاهوار، هر چیز نیک خوب و گرانمایه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اشتغار
تصویر اشتغار
دور رفتن، ستمگری، بیابانگردی، شمارافزونی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اشتجار
تصویر اشتجار
هم ستیزی، دست زیر چانه زدن، خواب از چشم در رفتن
فرهنگ لغت هوشیار
مشغول شدن، بکاری پرداختن، بکاری سرگرم بودن، اشتغال ورزیدن، بکاری سرگرم شدن، بکاری مشغول شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اشتکار
تصویر اشتکار
نیک بارانی باران نیک، پرشیری، کرک برآوردن، سختی سرما یا گرما
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اشتهار
تصویر اشتهار
شهرت یافتن، ناموری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اشتیار
تصویر اشتیار
انگبین بر گرفتن (از کندو یا از درختان)، فربه شدن ستور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غارغار
تصویر غارغار
حکایت صوت کلاغ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شاخسار
تصویر شاخسار
قسمت بالای درخت که پر شاخه باشد، جای انبوهی از درختان بسیار شاخ، شاخه درخت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شاخدار
تصویر شاخدار
حیوانی که شاخ دارد، تنه درختی که دارای شاخه باشد، شاخه دار، دیوث، قلتیان، نقره پاک، سیم بی غش
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اشتغال
تصویر اشتغال
((اِ تِ))
مشغول شدن، پرداختن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اشتهار
تصویر اشتهار
معروف گردیدن، شهرت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اشتغال
تصویر اشتغال
سرگرمی، کارگماری
فرهنگ واژه فارسی سره