جدول جو
جدول جو

معنی اشتهار

اشتهار
شهرت یافتن، مشهور بودن، نامبردار شدن، ناموری
تصویری از اشتهار
تصویر اشتهار
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با اشتهار

اشتهار

اشتهار
آشکارا کردن و آشکارا شدن. یقال: اشتهره فاشتهر. (منتهی الارب). لازم و متعدی است. گویند فلان را فضیلتی است که مردم آنرا شهرت داده اند. و هم گویند: فلان به فضل مشهور شده است. (از اقرب الموارد). در فارسی به معانی شهرت و ناموری و معروفیت بکار می رود
لغت نامه دهخدا

اشتیار

اشتیار
انگبین بر گرفتن (از کندو یا از درختان)، فربه شدن ستور
اشتیار
فرهنگ لغت هوشیار

اشتکار

اشتکار
نیک بارانی باران نیک، پرشیری، کرک برآوردن، سختی سرما یا گرما
اشتکار
فرهنگ لغت هوشیار