معنی واتیار
- واتیار(پسرانه)
- سخنگو (نگارش کردی: واتیار)
واژههای مرتبط با واتیار
ساتیار
- ساتیار
- نام یکی از سرداران داریوش
وانیار
- وانیار
- با سواد، فارغ التحصیل (نگارش کردی: وانیار)
وانتیار
- وانتیار
- نام پسر ایرج به نوشته بندهشن
وادیار
- وادیار
- اینطور که پیداست، ظاهر امر (نگارش کردی: وادیار)
وامیار
- وامیار
- غریم، (یادداشت مرحوم دهخدا) : عاد ظالم هارب من غریم، مردی نباشد که از وامیار بگریخته باشد، (تفسیر ابوالفتوح رازی ص 26)
وایار
- وایار
- باد آورده
دادیار
- دادیار
- حامی قانون، مجری عدالت (نگارش کردی: دادیار)
جانیار
- جانیار
- یاری دهنده جان، نام مورخی از مردم بخارا
رامیار
- رامیار
- چوپان و گوسفند چران، رمه یار چوپان، شبان
