جدول جو
جدول جو

معنی سپیدنامه - جستجوی لغت در جدول جو

سپیدنامه
شخص پرهیزکار و مؤمن و درست کار
تصویری از سپیدنامه
تصویر سپیدنامه
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

نامه سفید، کسی که نامه عملش سفید است و گناهی در آن ثبت نشده مومن پارسا متقی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سپیدجامه
تصویر سپیدجامه
کسی که لباس سفید بر تن کند، سفیدپوش، برای مثال مرد خداپرست که تقوی طلب کند / خواهی سپیدجامه و خواهی سیاه باش (لغتنامه - سپیدجامه)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سفیدنامه
تصویر سفیدنامه
سپیدنامه، شخص پرهیزکار و مؤمن و درست کار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سپاسنامه
تصویر سپاسنامه
تقدیرنامه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از سپیدکاسه
تصویر سپیدکاسه
سفیدکاسه، جوانمرد، سخی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سپیدنامگی
تصویر سپیدنامگی
سپید بودن نامۀ عمل که گناهی در آن ثبت نشده باشد، پرهیزکاری، درست کاری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پندنامه
تصویر پندنامه
اندرزنامه، نصیحت نامه، نامه ای که در آن پند و نصیحت نوشته شده باشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پندنامه
تصویر پندنامه
((~. مِ))
اندرزنامه، نصیحت نامه، نامه مشتمل بر پند و نصیحت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سپیدفام
تصویر سپیدفام
سفید رنگ
فرهنگ فارسی عمید