جدول جو
جدول جو

معنی پندنامه

پندنامه((~. مِ))
اندرزنامه، نصیحت نامه، نامه مشتمل بر پند و نصیحت
تصویری از پندنامه
تصویر پندنامه
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با پندنامه

پندنامه

پندنامه
اندرزنامه، نصیحت نامه، نامه ای که در آن پند و نصیحت نوشته شده باشد
پندنامه
فرهنگ فارسی عمید

پندنامه

پندنامه
پندنامک. اندرزنامه. نصیحت نامه:
بگفتم همه گفتنی سربسر
تو ژرف اندرین پندنامه نگر.
دقیقی.
گر بپند اندر رغبت کنی ای خواجه
پندنامه ست ترا دفتر اشعارش.
ناصرخسرو.
، نامۀ مشتمل بر پند و نصیحت: به پندنامه و رسول شغل گرگانیان راست شود. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 454)
لغت نامه دهخدا

پندنامک

پندنامک
پندنامه، اندرزنامه، نصیحت نامه، نامه ای که در آن پند و نصیحت نوشته شده باشد
پندنامک
فرهنگ فارسی عمید

پندنامک

پندنامک
پندنامه. کتاب اندرز و نصیحت. اندرزنامه. نصیحت نامه
لغت نامه دهخدا