مرسومی که سپاهیان از علوفه و ماهیانۀ خود مر نویسندگان و مشرفان را دهند. (برهان) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (فرهنگ رشیدی). مرسومی که غازیان از حصۀ خویش نویسندگان را دهند. (شرفنامۀ منیری)
مرسومی که سپاهیان از علوفه و ماهیانۀ خود مر نویسندگان و مشرفان را دهند. (برهان) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (فرهنگ رشیدی). مرسومی که غازیان از حصۀ خویش نویسندگان را دهند. (شرفنامۀ منیری)
تکه پارچه ای که زیر بغل پیراهن یا میان شلوار بدوزند، خشتک، خشتچه، تریز جامه، برای مثال پرزر و در گشته ز تو دامنش / خشتک زر سوزۀ پیراهنش (نظامی۱ - ۱۳)
تکه پارچه ای که زیر بغل پیراهن یا میان شلوار بدوزند، خشتک، خشتچه، تریز جامه، برای مِثال پرزر و دُر گشته ز تو دامنش / خشتک زر سوزۀ پیراهنش (نظامی۱ - ۱۳)
نیرنگ و حقه، خدشه، شائبۀ ریا و نیرنگ و دروغ بید، حشره ای ریز با بال های باریک که نوزاد آن پارچه های پشمی را می خورد و ضایع می کند، سوس، پیتک، پت، بیب، بیو سوسه آمدن: دربارۀ کسی یا کاری چیزی گفتن که باعث اشکال و زحمت شود
نیرنگ و حقه، خدشه، شائبۀ ریا و نیرنگ و دروغ بید، حشره ای ریز با بال های باریک که نوزاد آن پارچه های پشمی را می خورد و ضایع می کند، سوس، پیتَک، پِت، بیب، بیوْ سوسِه آمدن: دربارۀ کسی یا کاری چیزی گفتن که باعث اشکال و زحمت شود