جدول جو
جدول جو

معنی سودگی - جستجوی لغت در جدول جو

سودگی
ساییدگی، فرسودگی
تصویری از سودگی
تصویر سودگی
فرهنگ فارسی عمید
سودگی
(دَ / دِ)
فرسودگی و سحق. سائیدگی، حک. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از آسودگی
تصویر آسودگی
آسوده بودن، برای مثال ای گرفتار و پایبند عیال / دیگر آسودگی مبند خیال (سعدی - ۱۰۰)آرامش، استراحت، برای مثال ز نیروی و آسودگی اسپ و مرد / نیندیشد از روزگار نبرد (فردوسی - ۷/۵۰۳)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از لودگی
تصویر لودگی
شوخی و مسخرگی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سادگی
تصویر سادگی
ساده و بی پیرایه بودن، بی آلایش بودن، کنایه از ساده دلی
فرهنگ فارسی عمید
(دَ / دِ)
آرامش. آرامی. نرمی. آهستگی. فراغ بال. جمعیت خاطر. راحت. استراحت. سبات. بی رنجی:
بباشیم بر آب و چیزی خوریم
وزآن پس به آسودگی بگذریم.
فردوسی.
خود و ویژگان بر هیونان چست
بباید به آسودگی راه جست.
فردوسی.
به آسودگی روز بر سر رسید
بسی لشکر از هر سوئی دررسید.
فردوسی.
از آن پس ز اسبان فرودآمدند
زمانی بر آسودگی دم زدند.
فردوسی.
به آسودگی باز برخاستند
به پیکار و کینه بیاراستند.
فردوسی.
ز نیرو و آسودگی اسب و مرد
نیندیشد از روزگار نبرد.
فردوسی.
آسودگی مجوی که از صدمت اجل
کس را نداده اند برات مسلمی.
ابوالفرج سگزی.
ای گرفتار وپای بند عیال
دگر آسودگی مبند خیال.
سعدی.
- مگر آسودگی بر ما حرام است، جملۀ مبتذله ای است و چرا همیشه در رنج باید بود معنی میدهد.
و رجوع به آسایش و آسودن شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از لودگی
تصویر لودگی
ظرافت، مزاح، مسخرگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آسودگی
تصویر آسودگی
آرامش، آرامی، نرمی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سادگی
تصویر سادگی
ساده بودن، عاری بودن از نقش و نگار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سادگی
تصویر سادگی
((دَ یا دِ))
بدون نقش و نگار، خالص و بی غش، ساده لوحی 4- همواری، صافی، آسانی، سهولت، بدون زینت و زیور
فرهنگ فارسی معین
تصویری از لودگی
تصویر لودگی
((لُ دَ یا دِ))
مسخرگی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آسودگی
تصویر آسودگی
((دِ))
آرامش، آهستگی، استراحت، راحت، فراغ بال
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آسودگی
تصویر آسودگی
اطمینان
فرهنگ واژه فارسی سره
آرامش، آسایش، استراحت، راحت، فراغبالی، فراغت
متضاد: اضطراب، تشویش، دغدغه
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از سادگی
تصویر سادگی
Artlessness, Blandness, Naive, Plainness, Simplicity
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از سادگی
تصویر سادگی
simplicité, naïf, ordinaire
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از سادگی
تصویر سادگی
kesederhanaan, naif, kebiasaan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از سادگی
تصویر سادگی
সরলতা , সরলতা , নিষ্পাপ , সরলতা , সাধারণত্ব
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از سادگی
تصویر سادگی
ความเรียบง่าย , ความเรียบง่าย , ไร้เดียงสา , ความเรียบง่าย , ความธรรมดา
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از سادگی
تصویر سادگی
unyofu, urahisi, mwepesi, hali ya kawaida
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از سادگی
تصویر سادگی
doğallık, sadelik, saf, sıradanlık
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از سادگی
تصویر سادگی
素朴さ , 単純さ , 無邪気な , 簡素さ , シンプルさ , 平凡さ
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از سادگی
تصویر سادگی
פשטות , פשטות , תָּם , פַּשׁטוּת , פַּשְׁטוּת , פַּשְׁטוּת
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از سادگی
تصویر سادگی
소박함 , 단순함 , 순수한 , 평범함
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از سادگی
تصویر سادگی
простота , наївний , звичайність
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از سادگی
تصویر سادگی
सरलता , सादगी , भोला , सादगी , साधारणता
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از سادگی
تصویر سادگی
eenvoud, eenvoudigheid, naïef, gewoonheid
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از سادگی
تصویر سادگی
ingenuidad, sencillez, ingenuo, simplicidad, ordinariedad
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از سادگی
تصویر سادگی
semplicità, ingenuo, ordinarietà
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از سادگی
تصویر سادگی
ingenuidade, simplicidade, ingênuo, ordinariedade
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از سادگی
تصویر سادگی
天真 , 单调 , 天真的 , 朴素 , 简单 , 平凡
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از سادگی
تصویر سادگی
prostota, naiwny, zwyczajność
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از سادگی
تصویر سادگی
Natürlichkeit, Einfachheit, naiv, Schlichtheit, Gewöhnlichkeit
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از سادگی
تصویر سادگی
простота , наивный , заурядность
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از سادگی
تصویر سادگی
سادگی , سادہ , سادگی , سادگی , معمولی پن
دیکشنری فارسی به اردو