معنی سادگی سادگی פשטות , פשטות , תָּם , פַּשׁטוּת , פַּשְׁטוּת , פַּשְׁטוּת تصویر سادگی دیکشنری فارسی به عبری
سادگی سادگی بدون نقش و نگار، خالص و بی غش، ساده لوحی 4- همواری، صافی، آسانی، سهولت، بدون زینت و زیور فرهنگ فارسی معین