معنی سادگی - فرهنگ فارسی معین
معنی سادگی
- سادگی((دَ یا دِ))
- بدون نقش و نگار، خالص و بی غش، ساده لوحی 4- همواری، صافی، آسانی، سهولت، بدون زینت و زیور
تصویر سادگی
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با سادگی
سادگی
- سادگی
- ساده و بی پیرایه بودن، بی آلایش بودن، کنایه از ساده دلی
فرهنگ فارسی عمید