جدول جو
جدول جو

معنی سلاخوری - جستجوی لغت در جدول جو

سلاخوری(سَ خوَ / خُ)
مرکب از سل (سر) + آخور + ی است که سرآخور باشد. و به معنی امیر آخور و میراخور و رئیس سرطویله باشد. (دزی ج 1 ص 670)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از قلاچوری
تصویر قلاچوری
قراچور، شمشیر دراز، شمشیردار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سیلاخوری
تصویر سیلاخوری
از مردم سیلاخور، نفهم، وحشی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سالادخوری
تصویر سالادخوری
ظرفی که در آن سالاد بریزند و در سر سفره بگذارند
فرهنگ فارسی عمید
(سَ خوَرْ / خُرْ)
سرآخور
لغت نامه دهخدا
تصویری از سالخورد
تصویر سالخورد
بسیار سال معمر سالخورده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سلاحشوری
تصویر سلاحشوری
عمل و شغل سلاحشور جنگاوری سپاهی گری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سلحشوری
تصویر سلحشوری
عمل و شغل سلاحشور جنگاوری سپاهی گری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سناتوری
تصویر سناتوری
شغل سناتور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سوپخوری
تصویر سوپخوری
ناوه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قلاچوری
تصویر قلاچوری
شمشیر دار شمشیر زن، شمشیر (دراز)، ترکی شمشیر آبدار
فرهنگ لغت هوشیار
خوردن لاشه، خوردن مال مردم بجبر و حیله، از طریق نامشروع زندگی کردن
فرهنگ لغت هوشیار
عمل گیاه خوردن گیاه خوری. گیاه خور. گیاه خوار، علف زار مرتع چراگاه
فرهنگ لغت هوشیار
استنشاق هوا، گردش تفرج (توام با استفاده از هوای آزاد) : گفتم: بیا بسوی شمیران روان شویم تامن دو اخوری کنم و تو هواخوری. (افرعا. جما)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هواخوری
تصویر هواخوری
((~. خُ))
تفریح، گردش، استراحت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از غذاخوری
تصویر غذاخوری
((~. خُ))
مکانی معمولاً سرپوشیده برای خوردن غذا (کافه، رستوران و موارد مشابه)
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سلاحشوری
تصویر سلاحشوری
جنگاوری، دلاوری، سلحشوری
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سلحشوری
تصویر سلحشوری
جنگاوری، دلاوری، سلاحشوری
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پلوخوری
تصویر پلوخوری
((پُ لُ. خُ))
مهمانی، ضیافت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سالخورد
تصویر سالخورد
سالخورده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سناتوری
تصویر سناتوری
Senatorship
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از سناتوری
تصویر سناتوری
sénatorat
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از سناتوری
تصویر سناتوری
senaduría
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از سناتوری
تصویر سناتوری
상원의원직
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از سناتوری
تصویر سناتوری
jabatan senator
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از سناتوری
تصویر سناتوری
सीनेटरशिप
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از سناتوری
تصویر سناتوری
senatorenfunctie
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از سناتوری
تصویر سناتوری
senadoria
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از سناتوری
تصویر سناتوری
senatoria
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از سناتوری
تصویر سناتوری
参议员职位
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از سناتوری
تصویر سناتوری
senatorska funkcja
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از سناتوری
تصویر سناتوری
сенаторство
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از سناتوری
تصویر سناتوری
Senatorschaft
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از سناتوری
تصویر سناتوری
сенаторство
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از سناتوری
تصویر سناتوری
כהונת סנאטור
دیکشنری فارسی به عبری