جدول جو
جدول جو

معنی سرچی - جستجوی لغت در جدول جو

سرچی
انهدام خارها و بوته های مزاحم پیش از درو و جمع آوری محصول
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سوچی
تصویر سوچی
آبدار، می فروش
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سرچین
تصویر سرچین
میوه یا چیز دیگر که آن را با دست چیده و انتخاب کرده باشند، میوۀ خوب و مرغوب که روی سبد و ظرف میوه بچینند، هر چیز برگزیده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ساچی
تصویر ساچی
سفید، سپید
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سردی
تصویر سردی
مقابل گرمی، سرد بودن، خنکی، کنایه از بی مهری نسبت به کسی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سرچه
تصویر سرچه
ساعت آبی، وسیله ای برای اندازه گیری زمان در گذشته که در آن از جریان یکنواخت آب استفاده می شد و اسباب آن ظرفی بود با سوراخ کوچک که آب قطره قطره از آن می چکیده و با مدرج ساختن ظرف، گذشت زمان را اندازه می گرفتند و نوعی از آن ظرفی سوراخ دار بوده که آن را پنگان یا فنجان گفته اند، پنگان، پنگ، فنجان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از چرچی
تصویر چرچی
فروشندۀ دوره گرد و خرده فروش که اشیای خرده ریزه مانند نخ، سوزن، مهره و مانند آن می فروشد، سقطی، خرده فروش، پیله ور، پیلور، سقط فروش
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سورچی
تصویر سورچی
راننده، رانندۀ درشکه
فرهنگ فارسی عمید
(بَ)
نیزۀ کوچک. (ناظم الاطباء). برچق. برچخ. برچه. زوبین، عزل نامه. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(گُتَ / تِ)
خلاصه و برگزیده. (آنندراج). زبده و برگزیده و دست چین. (غیاث) :
هر یکی صدهزار قصۀ بکر
گل سرچین کلک غنچۀ فکر.
زلالی (از آنندراج).
بسکه دارد در پریشانی نزاکت کاکلش
هر کجا آشفتگی را دید سرچین میکند.
مفید بلخی (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
سازیست بادی که از چوبی مخصوص ساخته شود این ساز در غالب نقاط ایران موجود است و آنرا همراه دهل نوازند اندازه آن در نواحی مختلف فرق میکند و به طور کلی از نیم متر تجاوز نمیکند. یا سرنا را از ته باد کردن، کار وارونه کردن
فرهنگ لغت هوشیار
ترکی زینه دار، زینه پوش (زینه جنگ افزار) رئیس جبه خانه، جبه پوش سلاحدار مسلح
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غرچی
تصویر غرچی
کولی قره چی قرشمال، زن بی شرم بسیار فریاد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سرچین
تصویر سرچین
خلاصه، برگزیده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سورچی
تصویر سورچی
کسی که گاری و درشگه را میراند، درشگه چی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سوچی
تصویر سوچی
ترکی آبدار، میفروش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سروی
تصویر سروی
منسوب به سرو، نوعی از خطوط اسلامی شجری. شاخ جانوران سرو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سرای
تصویر سرای
خانه، دار، منزل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سربی
تصویر سربی
منسوب به سزب، ساخته شده از سرب، برنگ سرب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سرخی
تصویر سرخی
سرخ بودن، رنگ سرخ، شهاب صاعقه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سردی
تصویر سردی
برودت و خنکی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چرچی
تصویر چرچی
فروشنده دوره گرد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ساچی
تصویر ساچی
سفید سپید بیاض
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سرچیک
تصویر سرچیک
رئیس سر سرور
فرهنگ لغت هوشیار
پیچگیاه گیاهی که شاخه آن پیچنده و بالا رونده است پیچگیاه گیاهانی که شاخه های پیچنده و بالا رونده دارند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غرچی
تصویر غرچی
((غَ رَ))
کولی، کنایه از زن بی شرم و پرهیاهو
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سرچین
تصویر سرچین
((سَ))
آن چه که با دست چیده باشند، هر چیز خوب و مرغوب و برگزیده (میوه و غیره)
فرهنگ فارسی معین
تصویری از قرچی
تصویر قرچی
((قُ))
رئیس جبه خانه، جبه پوش، سلاحدار، مسلح
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سورچی
تصویر سورچی
راننده درشکه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سرنی
تصویر سرنی
((س))
سورنا، سرنای، سورنای، نوعی ساز بادی، سرنا
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سروی
تصویر سروی
((سُ یا سَ))
شاخ جانوران
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ساچی
تصویر ساچی
سفید
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سرگی
تصویر سرگی
خلوص
فرهنگ واژه فارسی سره
سرما، سرد، زمستانی
دیکشنری اردو به فارسی
قرمزی، تیتر
دیکشنری اردو به فارسی