معنی ساچی - فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با ساچی
ساچی
- ساچی
- سپید، (برهان) (جهانگیری) (انجمن آرا) (آنندراج) (شعوری ج 2 ص 81)، در سنسکریت شوچی، (فرهنگ نظام) :
پستۀ تنگ تو در هوای سرشکم
شکّر ساچی است در گلاب سرشته،
سیف الدین اسفرنگ (از جهانگیری، شعوری، انجمن آرا، آنندراج)
لغت نامه دهخدا
ساکی
- ساکی
- نوعی میمون کوچک با دمی بزرگ و پیکری پشم آلود و ریشی پهن و آن مخصوص آمریکاست و بمعنی نوشابه الکلی ژاپنی
فرهنگ لغت هوشیار