جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با سورچی

سورچی

سورچی
کسی که گاری و درشکه و دلیجان را میراند، درشکه چی، (فرهنگ فارسی معین)، رانندۀ ارابه، آنکه ارابه و مانند آن راند، ارابه ران، ظاهراً از سور ترکی و چی است، (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا

سویچی

سویچی
منسوب به سویچ. یا قفل سویچ. قفلی مخصوص که ساختمان فنر و ساچمه به کار رفته و فقط کلید دندانه دار مخصوص خودش آن را باز می کند
فرهنگ لغت هوشیار

قورچی

قورچی
ترکی زینه ساز، جندار سرباز، سالار زینه خانه کسی که در زراد خانه کار کند اسلحه ساز: در میانه است گروه از یساولان و قورچیان معتبر و ایشیک آقاسیان 00000 و جمعی کثیر از هر طبقه و هر طایفه بودند، رئیس جبه خانه رئیس اسلحه خانه، سرباز جاندار
فرهنگ لغت هوشیار

تورچی

تورچی
دهی از دهستان گاودول است که در بخش مرکزی شهرستان مراغه واقع است و 354 تن سکنه دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا