جدول جو
جدول جو

معنی سرشکون - جستجوی لغت در جدول جو

سرشکون
(سِ رِشْکْ وَ)
بمعنی سرشکوان است. رجوع به سرشکوان شود
لغت نامه دهخدا
سرشکون
پرده ای که در شب زفاف پیش عروس آویزند کله
تصویری از سرشکون
تصویر سرشکون
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ارشکان
تصویر ارشکان
(پسرانه)
لقب چند تن از پادشاهان اشکانی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از سراگون
تصویر سراگون
سرنگون، سربه پایین، سربه زیر، سرازیر، واژگون، وارو
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سرخگون
تصویر سرخگون
سرخ فام، سرخ رنگ
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سرنگون
تصویر سرنگون
سربه پایین، سربه زیر، سرازیر، واژگون، وارو
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سرشکوان
تصویر سرشکوان
پرده ای که شب زفاف پیش عروس بیاویزند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ارشکین
تصویر ارشکین
رشکین، دارای رشک وحسد، حسود، باغیرت
فرهنگ فارسی عمید
آنچه از سنگ به شکل جانوران یا چیز دیگر بتراشند و بالای ستون سنگی قرار بدهند، تاج ستون
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سرشکن
تصویر سرشکن
آنکه سر کسی را بشکند، چیزی که سر را بشکند، کنایه از طرز تقسیم چیزی میان گروهی که به هرکس حصه و بهره ای برسد
سرشکن کردن: کنایه از پولی یا جنسی را میان جماعتی تقسیم کردن که هر کدام حصه ای ببرند، پول یا چیز دیگر را به همین طریق از جماعتی دریافت و جمع آوری کردن
فرهنگ فارسی عمید
(دَ رِ)
ده کوچکی است از دهستان سربنان بخش زرند شهرستان کرمان واقع در 42 هزارگزی شمال خاوری زرند و 7 هزارگزی جنوب راه مالرو زرند راور. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
(سِ رِشْکْ)
پرده ای را گویند که در شب زفاف به پیش عروس بیاویزند و آن را بعربی کله گویند. (برهان) (انجمن آرا) (جهانگیری). رجوع به سرشکون شود
لغت نامه دهخدا
(سِ رِشْگْ وَ)
رجوع به سرشکوان و سرشکون و سرشگوان و آنندراج شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از سریقون
تصویر سریقون
یونانی شنگرف سوخته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سرشبان
تصویر سرشبان
مهتر چوپانان، رئیس شبانان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سرکشان
تصویر سرکشان
جمع باغی، خواهندگان جویندگان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سرکشور
تصویر سرکشور
رئیس کشور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سراگون
تصویر سراگون
سرنگون سرازیر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سرنگون
تصویر سرنگون
سر به پایین واژگون نگونسر نگونسار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ورشکین
تصویر ورشکین
شکستگی استخوان (یا استخوانهای) سینه، عوارض و دردهای قفسه صدری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طرخشکون
تصویر طرخشکون
طرخشقون گل قاصد
فرهنگ لغت هوشیار
آنکه سر کسان را بشکند، تفسیم وجه با جنسی میان گروهی، دریافت وجه یا جنسی از اهل محلی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سرشکوان
تصویر سرشکوان
پرده ای که در شب زفاف پیش عروس آویزند کله
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارشکین
تصویر ارشکین
حسود، با غیرت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سراکونی
تصویر سراکونی
((سَ))
سراکون، سرنگون، واژگون
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سرنگون
تصویر سرنگون
((سَ. نِ))
واژگون
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سرشکن
تصویر سرشکن
((~. ش کَ))
تقسیم وجه یا جنسی میان گروهی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سرشکوان
تصویر سرشکوان
((س رِ))
پرده ای که در شب زفاف پیش عروس آویزند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سرشتین
تصویر سرشتین
طبیعی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از سرنگون
تصویر سرنگون
ساقط
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از پرشکوه
تصویر پرشکوه
مجلل
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از رشکوند
تصویر رشکوند
حسود
فرهنگ واژه فارسی سره
از روستاهای دهستان دوهزار تنکابن
فرهنگ گویش مازندرانی
سر و ته، وارونه
فرهنگ گویش مازندرانی
آرام، آرام باش، آرامش یافته، آرامش داده شده
دیکشنری اردو به فارسی