معنی سرشکوان - فرهنگ فارسی عمید
معنی سرشکوان
- سرشکوان
- پرده ای که شب زفاف پیش عروس بیاویزند
تصویر سرشکوان
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با سرشکوان
سرشکوان
- سرشکوان
- پرده ای را گویند که در شب زفاف به پیش عروس بیاویزند و آن را بعربی کله گویند. (برهان) (انجمن آرا) (جهانگیری). رجوع به سرشکون شود
لغت نامه دهخدا
سرشگوان
- سرشگوان
- پرده ای باشد که در شب زفاف به پیش عروس بیاویزند و آن را به تازی کله گویند. (آنندراج). رجوع به سرشکوان و سرشکون شود
لغت نامه دهخدا
سانکوان
- سانکوان
- حاکم نشین ایالت ’شر’ بخش سنت اماندن در کنار کانال بری، دارای 3750 تن سکنه، در آنجا قصری از قرن 14 میلادی وجود دارد
لغت نامه دهخدا