- سخونت
- گرم شدن، گرمی حرارت
معنی سخونت - جستجوی لغت در جدول جو
- سخونت
- گرم بودن، گرم شدن، گرمی
- سخونت ((سُ نَ))
- گرم شدن، گرمی، حرارت
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
هندی مردانه
ستبر و سخت گردیدن ثخن ثخانت
گرم دیدن
گرم بودن، گرمی، تب زایمان (تب نفاسی)
اقامت و آرامش
اقامت کردن، مسکن گزیدن، منزل کردن، آرامش، وقار، متانت
شوربای گرم کرده خوراک گرم کرده سخن: بودنی بود می بیارا اکنون رطل پر کن مگوی بیش سخون. (رودکی 1107)
سخن، آنچه گفته شود، کلام، قول، نطق، بیان، گفتار برای مثال بودنی بود می بیار اکنون / رطل پر کن مگوی بیش سخون (رودکی - ۵۴۶)