بمعنی سخن که کلام باشد. (برهان) (آنندراج) (غیاث) : بودنی بود می بیار اکنون رطل پر کن مگوی بیش سخون. رودکی. ترسم کآن وهم تیزخیزت روزی وهم همه هندوان بسوزد بسخون. دقیقی
بمعنی سخن که کلام باشد. (برهان) (آنندراج) (غیاث) : بودنی بود می بیار اکنون رطل پر کن مگوی بیش سخون. رودکی. ترسم کآن وهم تیزخیزت روزی وهم همه هندوان بسوزد بِسْخون. دقیقی
اقامت و آرامش. سکون: که اگر در آن وقت سکونت را کاری پیوستند اندر آن فرمانی... داشتند. (تاریخ بیهقی). مجنون بسکونت و گرانی شد عاقل مجلس معانی. نظامی. روش بخش پرگار جنبش پذیر سکونت ده نقطۀ جایگیر. نظامی. رجوع به سکون شود
اقامت و آرامش. سکون: که اگر در آن وقت سکونت را کاری پیوستند اندر آن فرمانی... داشتند. (تاریخ بیهقی). مجنون بسکونت و گرانی شد عاقل مجلس معانی. نظامی. روش بخش پرگار جنبش پذیر سکونت ده نقطۀ جایگیر. نظامی. رجوع به سکون شود