بعضی فرهنگهای اخیر این صورت را بمعنی غار و شکاف و جای تاریک آورده اند. این لغت همان ’کاباره’ با کاف فارسی است و با کاف تازی صحیح نمی نماید. رجوع به ’گاباره’ شود
بعضی فرهنگهای اخیر این صورت را بمعنی غار و شکاف و جای تاریک آورده اند. این لغت همان ’کاباره’ با کاف فارسی است و با کاف تازی صحیح نمی نماید. رجوع به ’گاباره’ شود
رودی است در امریکای مرکزی در تنگۀ پاناما و جمهوری کلمبیا که از شمال به جنوب جریان دارد و بخلیج داریان می ریزد. مد دریا در مصب این رودخانه تاسی هزارگز ببالا اثر میکند و در آن حال عرض رودخانه به چهار هزار گز میرسد
رودی است در امریکای مرکزی در تنگۀ پاناما و جمهوری کلمبیا که از شمال به جنوب جریان دارد و بخلیج داریان می ریزد. مد دریا در مصب این رودخانه تاسی هزارگز ببالا اثر میکند و در آن حال عرض رودخانه به چهار هزار گز میرسد
حیز و مخنث و پشت پائی را گویند. (برهان). هیز و مخنث. (جهانگیری) (انجمن آرا) (آنندراج). بمعنی سبوره. (رشیدی). امرد. بی ریش. بی ننگ. پشت پا. تاز. سبوره. کنده. مأبون
حیز و مخنث و پشت پائی را گویند. (برهان). هیز و مخنث. (جهانگیری) (انجمن آرا) (آنندراج). بمعنی سبوره. (رشیدی). امرد. بی ریش. بی ننگ. پشت پا. تاز. سبوره. کنده. مأبون