معنی گاباره - فرهنگ فارسی عمید
معنی گاباره
- گاباره
- گواره
غار، شکاف معمولاً وسیع و عمیق در زیر زمین یا داخل کوه که در اثر انحلال مواد داخلی آن یا حرکات پوستۀ زمین به وجود می آید، مغار، دهار، مغاره
تصویر گاباره
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با گاباره
گاباره
- گاباره
- کرسی کانتون لاند، از ایالت مونت دُمارسن فرانسه، دارای 1230 تن سکنه
لغت نامه دهخدا
گاوباره
- گاوباره
- گوبان: جرجیر عابدار هیچ میگویید که من فرزند فلان گاوباره ام، گله گاو گوباره
فرهنگ لغت هوشیار
گوباره
- گوباره
- گله گاو و گاومیش: وای از آن آوا که گر گو پاره آنجا بگذرد بفکند نازاده بچه باز گیرد زاده شیر. (منجیک)
فرهنگ لغت هوشیار
کاباره
- کاباره
- مکانی تفریحی که در آن برنامه های رقص و موسیقی برای مشتریان اجرا می شود
فرهنگ فارسی عمید