معنی کاباره - فرهنگ فارسی معین
معنی کاباره
کاباره((رِ))
میکده ای که در آن رقص و آواز و موسیقی هم هست
تصویر کاباره
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با کاباره
کاباره
کاباره
مکانی تفریحی که در آن برنامه های رقص و موسیقی برای مشتریان اجرا می شود
فرهنگ فارسی عمید
کاباره
کاباره
میکده. دکان مشروب فروشی (شراب فروشی). خرابات. حانوت. میخانه. شرابخانه
لغت نامه دهخدا
کاباره
کاباره
بعضی فرهنگهای اخیر این صورت را بمعنی غار و شکاف و جای تاریک آورده اند. این لغت همان ’کاباره’ با کاف فارسی است و با کاف تازی صحیح نمی نماید. رجوع به ’گاباره’ شود
لغت نامه دهخدا
گاباره
گاباره
گواره غار، شکاف معمولاً وسیع و عمیق در زیر زمین یا داخل کوه که در اثر انحلال مواد داخلی آن یا حرکات پوستۀ زمین به وجود می آید، مَغار، دَهار، مَغارِه
فرهنگ فارسی عمید
ساباره
ساباره
شهر کوچکی است در برزیل، در ایالت میناس گرائس و در محل تلاقی دو رود خانه ساباره و ریوداس ولاس. در رود خانه ساباره ذرات طلا هست که استخراج میشود
لغت نامه دهخدا
گاباره
گاباره
کرسی کانتون لاند، از ایالت مونت دُمارسن فرانسه، دارای 1230 تن سکنه
لغت نامه دهخدا
جدول جو جستجوی پیشرفته در مجموعه فرهنگ لغت، دیکشنری و دایره المعارف گوناگون
© 2025 | تمامی خدمات جدول جو رایگان است.