جدول جو
جدول جو

معنی روانبخش - جستجوی لغت در جدول جو

روانبخش
روح بخش جانبخش، روح القدس. (حکمه الاشراق ص 201)
تصویری از روانبخش
تصویر روانبخش
فرهنگ لغت هوشیار
روانبخش
جانبخش، جان پرور، جانفزا، روح افزا، روح انگیز، روحبخش، روحپرور
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از روحبخش
تصویر روحبخش
(دخترانه)
روح (عربی) + بخش (فارسی) مفرح، روح انگیز
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از روان بخش
تصویر روان بخش
شاد کننده، آرامش دهنده، بخشندۀ روح وجان، خداوند، روح القدس
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از روان بخشی
تصویر روان بخشی
روح بخشی، جان بخشی، برای مثال از روان بخشی عیسی نزنم دم هرگز / زان که در روح فزایی چو لبت ماهر نیست (حافظ - ۱۵۸)
فرهنگ فارسی عمید
(رَ وامْ بَ)
جان بخشی. روح بخشی:
از روان بخشی عیسی نزنم دم هرگز
زانکه در روح فزایی چو لبت ماهر نیست.
حافظ.
و رجوع به روان بخش شود
لغت نامه دهخدا
(زِ بَ)
روز ازل. (آنندراج) (غیاث اللغات). رجوع به روز ازل و ’ازل’ شود
لغت نامه دهخدا
(نُ / نِ / نَ)
رزاق. روزی رسان:
ای جهان را ز هیچ سازنده
هم نوابخش و هم نوازنده.
نظامی
لغت نامه دهخدا
(سَ بُ دَ / دِ)
دوابخشنده. چاره گر. معالج. شفابخش:
که ای محراب چشم نقش بندان
دوابخش درون دردمندان.
نظامی.
فریبنده چشمی جفاجوی و تیز
دوابخش بیمار و بیمارخیز.
نظامی
لغت نامه دهخدا
(مُ دَ / دِ دَ / دِ)
آنچه روح می بخشد و زنده میکند. کنایه از روح انگیز و مفرح است. روانبخش:
بیاساقی آن راوق روحبخش
بکام دلم درفشان چون درفش.
نظامی.
ای عاشق گداچو لب روحبخش یار
میداندت وظیفه، تقاضا چه حاجت است.
حافظ
لغت نامه دهخدا
(مِهْ دَ / دِ)
حرکت دهنده و به جنبش درآورنده. (ناظم الاطباء) :
روش بخش پرگار جنبش پذیر
سکونت ده نقطۀ جایگیر.
نظامی.
رجوع به روش شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از جانبخش
تصویر جانبخش
زنده کننده، حیات دهنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جوانبخت
تصویر جوانبخت
خوشبخت، مقبل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دوا بخش
تصویر دوا بخش
چاره گر، معالج
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از روان بخش
تصویر روان بخش
جانبخش، روحبخش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از توانبخشی
تصویر توانبخشی
سرویس دهی
فرهنگ واژه فارسی سره
جان افزا، جان پرور، روح انگیز، روحبخش، روح پرور
فرهنگ واژه مترادف متضاد