آنچه روح می بخشد و زنده میکند. کنایه از روح انگیز و مفرح است. روانبخش: بیاساقی آن راوق روحبخش بکام دلم درفشان چون درفش. نظامی. ای عاشق گداچو لب روحبخش یار میداندت وظیفه، تقاضا چه حاجت است. حافظ
روشنی دهنده. روشنی بخشاینده. (ناظم الاطباء) : مدبر همه خلق است و کردگار جهان ضیادهنده شمس است و نوربخش قمر. فرخی. چون کف تو رازقی است نورده و نوربخش نان سپید فلک آب سیاه است و سم. خاقانی