گیاهی از تیرۀ غلات، دارای برگ های دراز و ساقۀ راست. بلندیش تا یک متر میرسد. دانه هایش زرد رنگ و شبیه نخود ریز و در روی شاخۀ کوتاهی به شکل خوشه پهلوی هم و پیوسته به یکدیگر تشکیل میشود و هر شاخه در حدود سیصد دانه میدهد این دانهها را میتوان مانند گندم آرد کرد و برای پختن نان به کار برد. ۵۸ درصد آمیدون و ۱۰ درصد مواد پروتئیک و ۵ درصد مواد چرب دارد. از تخمیر آن نیز نوعی نوشابۀ الکلی ساخته می شود. شاخۀ ذرت را پیش از آنکه دانههایش خشک و سخت شود روی آتش بریان میکنند و دانههای آن را میخورند، جواری، بلال. کاکل ذرت دارای عناصر معدنی مختلف مخصوصاً به صورت املاح پتاسیم و کلسیم و برای بیماران مبتلا به التهاب و ورم مثانه و سنگ مثانه نافع است و به صورت عصارۀ آبی یا به صورت حب یا شربت یا جوشانده به کار می رود. یک قسم ذرت دیگر به نام ذرت خوشه ای یا ذرت فرنگی است که دانه های ریز و سفید به درشتی عدس دارد و مانند خوشه از گیاه آویزان می شود و بلندی گیاه آن تا سه متر می رسد
گیاهی از تیرۀ غلات، دارای برگ های دراز و ساقۀ راست. بلندیش تا یک متر میرسد. دانه هایش زرد رنگ و شبیه نخود ریز و در روی شاخۀ کوتاهی به شکل خوشه پهلوی هم و پیوسته به یکدیگر تشکیل میشود و هر شاخه در حدود سیصد دانه میدهد این دانهها را میتوان مانند گندم آرد کرد و برای پختن نان به کار برد. ۵۸ درصد آمیدون و ۱۰ درصد مواد پروتئیک و ۵ درصد مواد چرب دارد. از تخمیر آن نیز نوعی نوشابۀ الکلی ساخته می شود. شاخۀ ذرت را پیش از آنکه دانههایش خشک و سخت شود روی آتش بریان میکنند و دانههای آن را میخورند، جواری، بلال. کاکل ذرت دارای عناصر معدنی مختلف مخصوصاً به صورت املاح پتاسیم و کلسیم و برای بیماران مبتلا به التهاب و ورم مثانه و سنگ مثانه نافع است و به صورت عصارۀ آبی یا به صورت حب یا شربت یا جوشانده به کار می رود. یک قسم ذرت دیگر به نام ذرت خوشه ای یا ذرت فرنگی است که دانه های ریز و سفید به درشتی عدس دارد و مانند خوشه از گیاه آویزان می شود و بلندی گیاه آن تا سه متر می رسد
از جائی و شهری آمدن کسی را. (منتهی الارب). یا ناگاه بدرآمدن از جائی بر کسی. یقال: طراء علیهم، اذا اتاهم من مکان، او خرج علیهم منه فجاءه. (منتهی الارب). آمدن از جائی. (آنندراج). از جائی و شهری برآمدن. (صراح). از شهری به شهری برآمدن
از جائی و شهری آمدن کسی را. (منتهی الارب). یا ناگاه بدرآمدن از جائی بر کسی. یقال: طراءَ علیهم، اذا اتاهم من مکان، او خرج علیهم منه فجاءَه. (منتهی الارب). آمدن از جائی. (آنندراج). از جائی و شهری برآمدن. (صراح). از شهری به شهری برآمدن
بروء. برء. (از منتهی الارب). به شدن از بیماری. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). از بیماری به شدن. (غیاث اللغات از کنزاللغه). از بیماری برخاستن. (منتهی الارب). آفریدن. (ترجمان علامۀ جرجانی ترتیب عادل بن علی) (از اقرب الموارد). خلق. خلقت: برٔاﷲ الخلق، آفرید خدای تعالی خلق را. (از اقرب الموارد).
بروء. بَرء. (از منتهی الارب). به شدن از بیماری. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). از بیماری به شدن. (غیاث اللغات از کنزاللغه). از بیماری برخاستن. (منتهی الارب). آفریدن. (ترجمان علامۀ جرجانی ترتیب عادل بن علی) (از اقرب الموارد). خلق. خلقت: برٔاﷲ الخلق، آفرید خدای تعالی خلق را. (از اقرب الموارد).
پناه. کنف، جای، مرتبت. در نامۀ القائم بامر اﷲ خلیفۀ عباسی خطاب به مسعود بن محمود بن سبکتکین به نقل تاریخ بیهقی آمده است: و قصد (امیرالمؤمنین القائم بامر اﷲ) علی منهاج سلفه الصالح وسلک طریقهم المنیر الواضح و هو فی المنحه علی ما یرطب لسانه من الشکر و یقابل مولم الرزیه بما اسبغ اﷲتعالی علیه من الصبر و یتلقی النازله برضائه بقضائها علی ما سخر له الذی جل ذراه و یقضی حق الشکر فی الحالین لخالقه و مولاه... و در ترجمه ای که خود ابوالفضل از این جزء نامه کرده است گوید: و پیروی کرد و بجا آورد به روش سلف صالح خود و پیروی کرد راه روشن ایشان را و امیرالمؤمنین در نعمت و راحت ترزبان است بشکر الهی و برابری میکند با بلیۀ الم رسان با صبر بسیاری که خدا به او داده است و روبرو میشود با واقعه به آن طریق که رضا بقضا میدهد بر آنچه که این خلق را خدای بلندرتبه به او ارزانی داشته و در هر دو حال قضاء حق شکر خالقش مینماید و صاحبش - انتهی، پوشش. ستر، آنچه بر باد شود، سرشک ریخته از چشم
پناه. کنف، جای، مرتبت. در نامۀ القائم بامر اﷲ خلیفۀ عباسی خطاب به مسعود بن محمود بن سبکتکین به نقل تاریخ بیهقی آمده است: و قصد (امیرالمؤمنین القائم بامر اﷲ) علی منهاج سلفه الصالح وسلک طریقهم المنیر الواضح و هو فی المنحه علی ما یرطب لسانه من الشکر و یقابل مولم الرزیه بما اسبغ اﷲتعالی علیه من الصبر و یتلقی النازله برضائه بقضائها علی ما سخر له الذی جل ذراه و یقضی حق الشکر فی الحالین لخالقه و مولاه... و در ترجمه ای که خود ابوالفضل از این جزء نامه کرده است گوید: و پیروی کرد و بجا آورد به روش سلف صالح خود و پیروی کرد راه روشن ایشان را و امیرالمؤمنین در نعمت و راحت ترزبان است بشکر الهی و برابری میکند با بلیۀ الم رسان با صبر بسیاری که خدا به او داده است و روبرو میشود با واقعه به آن طریق که رضا بقضا میدهد بر آنچه که این خلق را خدای بلندرتبه به او ارزانی داشته و در هر دو حال قضاء حق شکر خالقش مینماید و صاحبش - انتهی، پوشش. ستر، آنچه بر باد شود، سرشک ریخته از چشم
گیاهیست چون نی و نوعی از غله، دارای برگهای دراز ساقه راست و نازک، دانه هایش در روی شاخه کوتاهی بشکل خوشه پهلوی هم و پیوسته بیکدیگر تشکیل میشود و این دانه ها را میتوان مانند گندم آرد کرد و برای پختن نان بکار برد
گیاهیست چون نی و نوعی از غله، دارای برگهای دراز ساقه راست و نازک، دانه هایش در روی شاخه کوتاهی بشکل خوشه پهلوی هم و پیوسته بیکدیگر تشکیل میشود و این دانه ها را میتوان مانند گندم آرد کرد و برای پختن نان بکار برد
گیاهی است از تیره غلات که یک پایه است و برگ هایش پهن و دراز می باشد. دانه های آن گرد و سخت به رنگ های سفید، زرد یا قهوه ای مایل به قرمز است، دانه های ذرت را به صورت آرد درآورده به عنوان مغذی مصرف می کنند، بلال، گندم مکه
گیاهی است از تیره غلات که یک پایه است و برگ هایش پهن و دراز می باشد. دانه های آن گرد و سخت به رنگ های سفید، زرد یا قهوه ای مایل به قرمز است، دانه های ذرت را به صورت آرد درآورده به عنوان مغذی مصرف می کنند، بلال، گندم مکه
اندازه گرفتن پارچه و مانند آن با ذراع، واحدی برای طول، برابر با 04/1 متر، گز ذرع نکرده پاره کردن: کنایه از نیندیشیده و نسنجیده عمل کردن ذرع پیمان کردن: اندازه گرفتن، گز کردن
اندازه گرفتن پارچه و مانند آن با ذراع، واحدی برای طول، برابر با 04/1 متر، گز ذرع نکرده پاره کردن: کنایه از نیندیشیده و نسنجیده عمل کردن ذرع پیمان کردن: اندازه گرفتن، گز کردن