- دَامِيّ
- خون آشام، خونین
معنی دَامِيّ - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
دیجیتال
مدّعی، دعوت شد، فراخوانی
شهابی، اجساد
آتشبازی، آتشین
فاشیستی، فاشیست
غارمانند
گازی، مهاجم
قابل فهم، قابل درک است
روزانه
دور ریخته شده، هدف
محافظت شده، محافظت شده است
گوشتخوار، گوشتی
بودجه ای، مالی
گرافیکی، رسمی
دنیوی، عادی، رایج، معمولی، دشمنانه، منظّم
غیر نظامی، محاوره ای، عامیانه
بی فایده، برهنه
شورشگر، نافرمان
همسایگی، در حال انجام است، کناری
پر سر و صدا، پاداش
ذاتی، خود
خصمانه، متخاصم
دوره ای، دائمی
اشاره ای، نشان دهنده
بین المللی
حاشیه ای، پابرهنه
جاری، در حال حاضر
حتمی، اجتناب ناپذیر
باغبان، ناسپاس
گریه کنان، گریه کردن
دهانی، شفاهی