- دهالیز
- جمع دهلیز، از ریشه پارسی دهلیزها
معنی دهالیز - جستجوی لغت در جدول جو
- دهالیز
- دهلیز ها، دالیز ها، دالیج ها، دالان ها، جمع واژۀ دهلیز
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
در شیمی طریقه ای برای جدا ساختن یک کولرئیداز جسمی که بحالت محلول واقعی است بوسیله استعمال غشائی که فقط نسبت به یکی از دو جسم قابل نفوذ است و جسم دیگر از آن عبور نمیکند دیالیز گویند
عمل جدا کردن کلوئیدهای داخل یک محلول از سایر مواد با کمک عشای نیمه تراوا، در پزشکی جدا کردن مواد سمی و زائد از خون با کمک دستگاهی ویژه، برای بیمارانی که نارسایی کلیوی دارند یا مسموم شده اند
مکانی که در میان دروازه و خانه باشد
دهلیز، دالان
دهلیزه، دالیز، دالیج، راهرو تنگ و دراز، دالان، در علم زیست شناسی هر یک از دو حفرۀ فوقانی قلب که خون را به بطن ها می فرستد
فرانسوی واکافت آناکاوی
مطلوب مرغوب دلخواه، خوشبو معطر 0 مطلوب و مرغوب و دلخواه
آناکاوی، واکافت، واکاوی
نوبت به نوبت گرفتن پستابه پستا (نوبت به نوبت)، تند تر
جمع دولاب، از ریشه های پارسی دولاب ها چرخاب ها
پارسی تازی گشته دهلیزی سخن یاوه گفت دهلیزی است و الله این سخن (مولانا) منسوب به دهلیز، سخن بی معنی گفتار بیفایده
راه تنگ و دراز
جمع دهقان، از ریشه دهگانان جمع دهقان. دهگانان دهاقنه، ایرانیان
جمع زهلوق، فربگان
سوئدی بر گرفته از نام گیاهشناس سوئدی داهلیا از گیاها ن
دهقان ها، رئیس ده ها، کشاورز ها، دهقان ها، جمع واژۀ دهقان
تشک، دوشک، بالش، لحاف
عمل تجزیه فیزیکی یا منطقی جسم، تجزیه، شاخه ای از علم ریاضی که به مطالعه رفتار توابع از نظر حد و پیوستگی و مشتق پذیری و غیره می پردازد، فهرست بندی داده های یک مسئله و داده های دیگر مربوط به آن و سپس جست و جوی هدف با مشخص کردن
مطلوب، مرغوب، خوشبو، معطر
منسوب به دهلیز، سخن بی معنی، گفتار بی فایده
دهلیز، برای مثال در این دهلیزۀ تنگ آفریده / وجودی دارم از سنگ آفریده (نظامی۲ - ۲۲۴)
نهالی، بستر، تشک
کسی یا چیزی که دل به او مایل و راغب شود، دل پسند، مرغوب، دلخواه
داساری عمل دلال، پولی که از بابت حق دلال باو میپردازند
باشندگان، مردمان
باغ بوستان جالیز فالیز گلستان، کشتزار مزرعه، آنجایها که هندوانه و خربزه و گرمک و طالبی و کدو و خیار و چغندر و امثال آن کارند مزارع صیفی کاری: خربزه زار خیار زار کدوزار هندوانه زار تره زار
هندی جشن چراغ فراخرگی از بیماری ها فراخ گشتن سیاهرگ های پای (واریس)
گل رخشان داهلیا
کشتزار خربزه و هندوانه و خیار را گویند