مرکّب از: درغ، بند و سد و در + ’اله’ علامت نسبت، دربند. راه میان کوه. شعب. فرجه. (یادداشت مرحوم دهخدا)، راه در کوه. شعب. (دهار)، راهی را گویند که از میان کوه بگذرد و آنرا به عربی شعب خوانند و فرجۀ میان دو کوه را نیز گفته اند. (برهان)، راهی که در کوه بود چون دره. (شرفنامۀ منیری)، شعب. (زمخشری)، رجوع به توضیح مؤلف درباره لغت درغال در پاورقی شود
مُرَکَّب اَز: درغ، بند و سد و در + ’َاله’ علامت نسبت، دربند. راه میان کوه. شعب. فرجه. (یادداشت مرحوم دهخدا)، راه در کوه. شِعب. (دهار)، راهی را گویند که از میان کوه بگذرد و آنرا به عربی شعب خوانند و فرجۀ میان دو کوه را نیز گفته اند. (برهان)، راهی که در کوه بود چون دره. (شرفنامۀ منیری)، شعب. (زمخشری)، رجوع به توضیح مؤلف درباره لغت درغال در پاورقی شود
امن و آسوده. (برهان). ایمن و آسوده. (از آنندراج) (انجمن آرا). امنیت و آسایش. (جهانگیری) : ای شاه نبی سیرت ایمان به تو محکم ای میر علی حکمت عالم به تو درغال. رودکی
امن و آسوده. (برهان). ایمن و آسوده. (از آنندراج) (انجمن آرا). امنیت و آسایش. (جهانگیری) : ای شاه نبی سیرت ایمان به تو محکم ای میر علی حکمت عالم به تو درغال. رودکی