معنی ترغازه - فرهنگ فارسی عمید
معنی ترغازه
- ترغازه
- سرکش، غالب، حکمی که از روی تسلط و چیرگی داده شود
تصویر ترغازه
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با ترغازه
پرغازه
- پرغازه
- پرغزه، بیخ و بن و پر پرندگان که به گوشت بدن آن ها چسبیده است
فرهنگ فارسی معین
پرغازه
- پرغازه
- بیخ و بن پر جانوران پرنده راگویند و آن بگوشت بدن آنها چسبیده است. (برهان).
لغت نامه دهخدا