- حَتمِيّ
- حتمی، اجتناب ناپذیر
معنی حَتمِيّ - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
گرافیکی، رسمی
پسری، پسر، پسرانه
صمیمی
شهابی، اجساد
قابل فهم، قابل درک است
روزانه
دور ریخته شده، هدف
محافظت شده، محافظت شده است
گوشتخوار، گوشتی
دیجیتال
قانونی، اساسنامه
غیر نظامی، محاوره ای، عامیانه
خصمانه، متخاصم
خون آشام، خونین
حاشیه ای، پابرهنه
جاری، در حال حاضر
جنگ طلب، نظامی
حرفی، کلمه به کلمه
منحصر به فرد، انحصاری
ممنوع، مسدود کردن
دهانی، شفاهی