پشتیبان، حمایت کننده گروه هایی از نژاد سفیدپوست ساکن افریقای شمالی، از اولاد حام بن نوح شاخه ای از خانوادۀ زبان های حامی - سامی، شامل زبان هایی مانند بربری و مصری کهن
پشتیبان، حمایت کننده گروه هایی از نژاد سفیدپوست ساکن افریقای شمالی، از اولاد حام بن نوح شاخه ای از خانوادۀ زبان های حامی - سامی، شامل زبان هایی مانندِ بربری و مصری کهن
ابوالقاسم عبدالله بن محمد بن اسحاق بن یزید بن نصر بن مهران مروزی حامضی، معروف به حامض. وی مروزی الاصل بود وبه بغداد سکنی گزید و از حسن بن ابی الربیع جرجانی و ابویحیی محمد بن سعید عطار و سعدان بن نصر، و یوسف بن محمد بن صاعد و حلق (؟) بن محمد واسطی کردوس، و ابوامیهمحمد بن ابراهیم طرطوسی، و ابوعرف مروزی روایت شنید و از جحدربن حرب فقط یک حدیث روایت دارد. و علی بن عبدالعزیز بن مردک، و ابوعمر بن حیویهالخزاز، و ابوبکر ابهری فقیه، و ابوالحسن دارقطنی، و معافا ابن زکریا جریری و احمد بن فرج بن حجاج از وی روایت کنند. او به رمضان سال 329 هجری قمری درگذشت. (سمعانی ورق 152الف)
ابوالقاسم عبدالله بن محمد بن اسحاق بن یزید بن نصر بن مهران مروزی حامضی، معروف به حامض. وی مروزی الاصل بود وبه بغداد سکنی گزید و از حسن بن ابی الربیع جرجانی و ابویحیی محمد بن سعید عطار و سعدان بن نصر، و یوسف بن محمد بن صاعد و حلق (؟) بن محمد واسطی کردوس، و ابوامیهمحمد بن ابراهیم طرطوسی، و ابوعرف مروزی روایت شنید و از جحدربن حرب فقط یک حدیث روایت دارد. و علی بن عبدالعزیز بن مردک، و ابوعمر بن حیویهالخزاز، و ابوبکر ابهری فقیه، و ابوالحسن دارقطنی، و معافا ابن زکریا جریری و احمد بن فرج بن حجاج از وی روایت کنند. او به رمضان سال 329 هجری قمری درگذشت. (سمعانی ورق 152الف)
کرمیانی. متوفی به سال 815 هجری قمری او راست: منظومه ای به ترکی موسوم به جمشید و خورشید و بعضی این منظومه را به حبی خاتون نسبت کنند. کتاب اسکندرنامه به ترکی. منظومۀ سلیمان نامه به ترکی و جنگ نامه و منظومۀ وقعۀ سلطان سلیم و برادر او بایزید و نیز شرحی بر قصیدۀ الصرصری که هر بیت مشتمل تمام حروف هجاست. منظومه ای در لغت فارسی بنام مرقات الادب و دیوان شعر خود او و جز اینها. صاحب کشف الظنون نسبت او را گاهی کرمانی و گاه کرمیانی آورده است. (از کشف الظنون)
کرمیانی. متوفی به سال 815 هجری قمری او راست: منظومه ای به ترکی موسوم به جمشید و خورشید و بعضی این منظومه را به حبی خاتون نسبت کنند. کتاب اسکندرنامه به ترکی. منظومۀ سلیمان نامه به ترکی و جنگ نامه و منظومۀ وقعۀ سلطان سلیم و برادر او بایزید و نیز شرحی بر قصیدۀ الصرصری که هر بیت مشتمل تمام حروف هجاست. منظومه ای در لغت فارسی بنام مرقات الادب و دیوان شعر خود او و جز اینها. صاحب کشف الظنون نسبت او را گاهی کرمانی و گاه کرمیانی آورده است. (از کشف الظنون)
محمد بن عبدالله بن عمار بن سواده مخرمی غامدی مکنی به ابوجعفر. از مردم بغداد نزیل موصل بوده و از اهل فضل و دانش بشمار میرفته است. حدیث را نیک حفظ میکرده ودر این باره محفوظات بسیاری داشته است. وی از عیسی بن یونس و سفیان بن عیینه و دیگر محدثان معاصر آنان روایت کرده است. غامدی به بارزگانی اشتغال داشته و بارها به بغداد سفر کرده و در آن شهر با حفاظ بمعاشرت میپرداخته و با آنان در این دانش بحث و روایت میکرده است. و گروهی از محدثان مانند: علی بن حرب موصلی و یعقوب بن سفیان نسوی و علی بن عبدالعزیز بغوی و جعفر فریانی و محمد بن محمد باغندی از وی روایت دارند. و حسین بن ادریس قروی از وی کتابی در بارۀ علل حدیث و معرفت شیوخ روایت کرده است. و غامدی خود حکایت کرده که از معافابن عمران درخواست کردم که در اینجا (موصل) چند درهم بتو میدهم و آنها را در بغداد از تو باز میگیرم تا در آنجا بخرید مشغول شوم و اشیائی برای داد و ستد فراهم آورم و آنها را در موصل بفروشم. وی گفت: مگر مسئله را ترک گفته ای ؟ من پاسخ او را نفهمیدم و بار دیگر درخواست خویش تکرار کردم. معافا گفت: رفتن توبه بغداد و ورود بدان شهر از این درخواستی که میکنی بر من گران تر و سخت تر است. و ابوزکریا یزید بن محمد بن ایاس ازدی در کتاب طبقات العلماء آورده است که: محمد بن عبدالله بن عمار غامدی ازدی از عالمان موصل بود و در حدیث مردی فهیم بشمار میرفته و حدیث را تعلیل میکرده و بمنظور گردآوری آن به سیر و سیاحت در بلاد میپرداخته است. وی از هیثم و سفیان بن عیینه و عبدالله بن ادریس و محمد بن فضیل و عیسی بن یونس و ابواسامه و یحیی بن سعید قطان وکیع بن جراح و عبدالرحمن بن مهدی و ابومعویه سماع کرده است. ولادت وی بسال 162 و وفاتش در سال 241 هجری قمری بوده است. و ابوعبدالرحمن نسائی گفته است: محمد بن عبدالله بن عمار موصلی مردی ثقه و صاحب حدیث است. (از انساب سمعانی برگ 405 ب و برگ 406 الف)
محمد بن عبدالله بن عمار بن سواده مخرمی غامدی مکنی به ابوجعفر. از مردم بغداد نزیل موصل بوده و از اهل فضل و دانش بشمار میرفته است. حدیث را نیک حفظ میکرده ودر این باره محفوظات بسیاری داشته است. وی از عیسی بن یونس و سفیان بن عیینه و دیگر محدثان معاصر آنان روایت کرده است. غامدی به بارزگانی اشتغال داشته و بارها به بغداد سفر کرده و در آن شهر با حفاظ بمعاشرت میپرداخته و با آنان در این دانش بحث و روایت میکرده است. و گروهی از محدثان مانند: علی بن حرب موصلی و یعقوب بن سفیان نسوی و علی بن عبدالعزیز بغوی و جعفر فریانی و محمد بن محمد باغندی از وی روایت دارند. و حسین بن ادریس قروی از وی کتابی در بارۀ علل حدیث و معرفت شیوخ روایت کرده است. و غامدی خود حکایت کرده که از معافابن عمران درخواست کردم که در اینجا (موصل) چند درهم بتو میدهم و آنها را در بغداد از تو باز میگیرم تا در آنجا بخرید مشغول شوم و اشیائی برای داد و ستد فراهم آورم و آنها را در موصل بفروشم. وی گفت: مگر مسئله را ترک گفته ای ؟ من پاسخ او را نفهمیدم و بار دیگر درخواست خویش تکرار کردم. معافا گفت: رفتن توبه بغداد و ورود بدان شهر از این درخواستی که میکنی بر من گران تر و سخت تر است. و ابوزکریا یزید بن محمد بن ایاس ازدی در کتاب طبقات العلماء آورده است که: محمد بن عبدالله بن عمار غامدی ازدی از عالمان موصل بود و در حدیث مردی فهیم بشمار میرفته و حدیث را تعلیل میکرده و بمنظور گردآوری آن به سیر و سیاحت در بلاد میپرداخته است. وی از هیثم و سفیان بن عیینه و عبدالله بن ادریس و محمد بن فضیل و عیسی بن یونس و ابواسامه و یحیی بن سعید قطان وکیع بن جراح و عبدالرحمن بن مهدی و ابومعویه سماع کرده است. ولادت وی بسال 162 و وفاتش در سال 241 هجری قمری بوده است. و ابوعبدالرحمن نسائی گفته است: محمد بن عبدالله بن عمار موصلی مردی ثقه و صاحب حدیث است. (از انساب سمعانی برگ 405 ب و برگ 406 الف)