جدول جو
جدول جو

معنی حادی

حادی
کسی که با خواندن آواز، شتران را می راند، حداخوان
تصویری از حادی
تصویر حادی
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با حادی

حادی

حادی
آنکه شتران را حُدی خواند، آنکه برای اشتر خواند تا نیک رود، هزیز، بنشاط آوردن حادی شتران را بسرود، راننده، سائق، ساربان
لغت نامه دهخدا