- حاقد
- کینه ور، بدخواه، بد اندیش
معنی حاقد - جستجوی لغت در جدول جو
- حاقد ((قِ))
- کینه جوی، بداندیش
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
خوابنده، خوابیده، خفته، نائم
درو کننده
رشک برنده، حسد برنده، حسود، بد خواه، حسد کننده
رستخیز، قیامت
شاشگیر آنکه وی را بول بشتاب گرفته باشد حبس کننده ادرار
پابرهنه
تحقیر کننده
نوه نبیره، پیشیار، نگارگر فرزند زاده نبیره نوه، خدمتکار مدد کار خادم، جمع حفده
حمد کننده، درود فرستنده، سپاسگزار، ستایشگر، ستاینده
حسود، آنکه به دیگران حسد می برد
شصت و نهمین سورۀ قرآن کریم، مکی، دارای ۵۲ آیه
اجراکنندۀ صیغۀ نکاح یا معامله، محکم کنندۀ پیمان
کسی که چیزی را مورد نقد و بررسی قرار می دهد، خصوصاً سخن، کسی که پول خوب را از بد جدا کند، سره کننده، زرسنج
مقابل واجد، آنکه یا آنچه چیزی را ندارد، محروم، بی نصیب، ویژگی زنی که شوهر یا فرزند خود را از دست داده
عقد کننده، گره زننده، استوار کننده
گم کننده، از دست رفته، نداشتن آن
تمیزدهنده، نقاد، بررسی کننده
چشم، بر زمین زننده افکننده، تابناک فروزان تابناک مشتعل
((ق ِ))
فرهنگ فارسی معین
نایابنده، کسی که چیزی یا کسی را نداشته باشد، زنی که شوهر یا فرزند خود را از دست داده باشد
سپاسگزار
برنده، تیز، مانند کارد