جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با راقد

راقد

راقد
خوابنده. ج، رُقود و رُقَّد. (از متن اللغه) (از اقرب الموارد) (از المنجد) (منتهی الارب) (آنندراج). خوابیده. (ناظم الاطباء). خفته. نائم:
یا راقد اللیل مسروراً باوّله
اِن ّ الحوادث قد یطرقن اسحاراً.
(تاریخ بیهقی چ ادیب ص 224)
لغت نامه دهخدا